loading...
اسمان بسیج
خسرو محمدزاده بازدید : 321 جمعه 04 اسفند 1391 نظرات (0)

445645484.jpg


امام جمعه مشهد گفت : سپاه بايد فقط دنباله‌رو ولايت باشد و نه هيچ نخبه و جريان‌ سياسي چرا كه نخبگان سياسي ممكن است يك روز در مقابل ولايت جبهه بگيرند و اگر سپاه نيز زاويه بگيرد خطرناك است .
به گزارش پايگاه اطلاع رساني بصيرت ، حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد علم الهدي ، در جمع پاسداران نواحي سه گانه مشهد مقدس و فرماندهان و مسوولان سپاه امام رضا(ع) خراسان رضوي در نمازخانه پادگان شهيد برونسي مشهد با گراميداشت سالروز ولادت امام حسين (ع) و روز پاسدار اظهار داشت : رسالت سپاه پاسداران تنها در عرصه نظامي رقم نمي‌خورد بلكه سپاه بايد در تمام عرصه‌هاي سياسي ، اجتماعي ، علمي و فرهنگي فعال باشد تا بتواند پويا و با نشاط به فعاليت خود ادامه دهد.
عضو مجلس خبرگان رهبري تاكيد كرد: طي 30 سال از عمر با بركت انقلاب اسلامي اين نكته مشخص شده است كه بعضي از نخبگان سياسي اهل معامله‌ هستند.
علم الهدي با بيان اينكه در حوادث اخير كشور اين مساله كاملا نمايان شد، تصريح كرد: در اين حوادث مقام معظم رهبري تنها بود و بسياري از نخبگان سياسي اطراف ايشان هر كدام به طرفي رفتند.

 

خسرو محمدزاده بازدید : 350 جمعه 04 اسفند 1391 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام

هفته بسیج را به دلاور مردان بسیجی تبریک عرض می نمایم .

بسیج چیست ؟ و بسیجی کیست ؟
بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد و بسیجی شاخ برگ درختیست که با ایثار و فداکاری تمام مجاهدان از صدر اسلام تاکنون پیوسته مراقبت شده تا بوی دل انگیز آن بهار صلح و امنیت را برای میهن اسلامی مان به ارمغان بیاورد و بسیجی بر بالای آن حدیث عشق را سروده است .

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اندو بسیجی دانش آموخته مکتبی است که فارغ التحصیلان آن در جنت رضوان سکنی گزیده و ثمره رشادتهای خود را در لقاء پروردگار خویش یافته اند .

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفته‌اند و بسیجی سرباز گمنان امام زمان(عج) است که در مکتب عاشورا تربیت یافته و در دفاع مقدس خود مدرس سلسه رهجویان شهادت گشت .

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده‌اند و بسیجی آن رزمنده پاکبازیست که شبها در فراق مولای خود نجوا می کند و روز در جهادی حضور دارد که یک روز در برابر هجوم نظام سلطه ایستادگی کرده و اینک در برابر تهاجم فرهنگی اش خاکریز زده است .

و تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیة خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد . چرا که اگر بسیج نبود در دفاع مقدس نمی توانستیم در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنیم و هرجا که نوای دلنشین بسیج طنین انداز شده تحول عظیم ببار آورده که ثمرات آن در همه زمینه ها آشکار شده است .

بسیجی کسی است که شور و شعور را در هم آمیخته و پیوندی ناگسستنی با مولای خوبان دارد که در قالب زمان محدود نشده و همچنان ادامه دارد. تا زمانیکه کشور محتاج امنیت است حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است و هیچ کشوری در هیچ زمانی بدون امنیت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد .

بسیج یک نیروی مردمی است و به طبقه خاصی تعلق ندارد و بسیجی را می توان در هر قشری از اجتماع جستجو کردو یافت . بسیجی با ایمان عمیق توام با عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سرچشمه می گیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هرزمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی(ص) نشات می گیرد به مقابله با خطرات می رود .

در یک کلام بسیجی نیرویی کارآمد و سرمایه ای گرانبها برای اسلام و انقلاب و کشور است که باوجود آن ، کشور از گزند دشمنان مصون مانده و راههای ترقی و پیشرفت با سرعتی بیشتر طی می شود و هرکس که این نیروی عظیم را انکار کند در خرد و یا صداقت او باید شک کرد .
در باره بسیج مقالات متعددی را دوستان وبلاگ نویس نگاشته اند که بخشی از آن را در پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی می توانید ببینید .

 

خسرو محمدزاده بازدید : 399 جمعه 04 اسفند 1391 نظرات (1)

اعلام زمان دقیق واریز  یارانه های نقدی در فروردین ماه 91|www.shadifun.com

 

 

 

به گزارش  خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، دولت از ۲۸ اسفند ماه سال گذشته مبلغ ۲۸ هزار تومان برای هر فرد با عنوان واریز مابه التفاوت فاز اول و دوم، یارانه به حساب خانوارها واریز کرد.

بهروز مرادی مدیرعامل سازمان هدفمندسازی یارانه‌ها در این زمینه گفت: واریز مابه تفاوت مرحله اول و دوم هدفمندسازی  یارانه ها که  ۲۸ هزار تومان است،  ۲۸ اسفند ۹۰ انجام شد که ممکن است این مبلغ ماهیانه یا به صورت دوماهه باشد.

مرادی درباره تاخیر اطلاع رسانی در این امر گفت: این مبالغ به حساب تمامی بانکها رفته بود اما به دلیل غیر فعال بودن سامانه ساتنا یعنی سامانه ای که انتقال وجه بین بانکها را انجام می دهد، این اطلاع رسانی را درباره این که هم اکنون این مبالغ به حسابهای بانکها واریز شده بود و در حسابهای مردم واریز شده است، انجام دادیم.

مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه ها تاکید کرد: همانطور که در مرحله اول هدفمندی یارانه ها، پراخت یارانه نقدی را یکماه و نیم زودتر از شروع اجرای قانون در نظر گرفتیم، هم اکنون نیز همین گونه است به این صورت که  این مابه التفاوت مربوط به زمانی است که مرحله دوم آغاز شود؛ یعنی پرداخت این مبلغ مابه التفاوت به معنی شروع مرحله دوم یارانه ها نیست. این مبلغ در حسابهای مردم زودتر واریز شده است اما غیر قابل برداشت خواهد بود.

وی افزود: زمان برداشت و یکماهه یا دوماهه بودن این مبلغ در اطلاع رسانیهای بعدی به مردم  اعلام خواهد شد.

مرادی تصریح کرد: اگر این مبلغ ۲۸ هزار تومان ماهیانه باشد؛ ۷۳ هزار و ۵۰۰ تومان سرانه ماهیانه و اگر دو ماهه باشد؛ ۱۴ هزار تومان ماهانه به ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان اضافه می شود.

وی همچنین از واریز یارانه های فروردین خبر داد و گفت: ۱۵ فروردین،  ۴۵هزار و ۵۰۰ تومان به حسابها واریز می شود و ۱۷ فروردین قابل برداشت است اما ۲۸ هزار تومان اضافه شده غیر قابل برداشت است تا زمان اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها که اجازه برداشت داده شود.

یک مقام مسئول: پرداخت ۷۳ هزار و ۵۰۰ تومان منافاتی با مصوبه مجلس ندارد

یک مقام مسئول با بیان اینکه افزایش ۲۸ هزار تومانی یارانه نقدی هر یک از اعضای خانوار ممکن است متعلق به یک یا دو ماه باشد گفت:زمان اجرای فاز دوم هدفمندی را نمی‌توانم اعلام کنم، اما این یارانه مربوط به مرحله دوم اجرای قانون است.

این مقام مسئول در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس اظهار داشت: یارانه ۷۳ هزار و ۵۰۰ تومانی هر نفر روز ۲۸ اسفندماه به حساب خانوارها واریز شده است و تا زمان اجرای فاز دوم هدفمندی قابل برداشت نیست.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا مفهوم این اقدام اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در فروردین ماه است، گفت: زمان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را نمی‌توانم اعلام کنم، اما این یارانه مربوط به مرحله دوم اجرای قانون است.

وی در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار فارس که گفت مجلس عدم اجرای فاز دوم هدفمندی را تا تیرماه تصویب کرده است افزود: پرداخت رقم ۷۳ هزار و ۵۰۰ تومان منافاتی با این مصوبه ندارد و در صورت تعویق اجرای قانون این رقم در حساب خانوارها باقی مانده و تا آن زمان خانوارها همان عدد ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان را ماهانه دریافت خواهند کرد.

 

خسرو محمدزاده بازدید : 527 پنجشنبه 03 اسفند 1391 نظرات (0)
به گزارش مهر، ۱۶ اردیبهشت امسال زنی با مراجعه دادسرای ناحیه ۳۱ تهران با طرح شکایتی گفت: چندی قبل از طریق سایت همسریابی با مردی آشنا شدم. او پس از چند جلسه ملاقات حضوری و با دادن وعده ازدواج، اعتماد مرا به خود جلب کرد. بعد از گذشت چند هفته و به بهانه سرمایه گذاری و پرداخت سود ماهیانه، از من مبلغ ۲۴ میلیون تومان گرفت و از آن زمان متواری شد. با تشکیل پرونده و ارجاع آن به پایگاه هفتم پلیس آگاهی، مالباخته پس از حضور در پایگاه هفتم به کارآگاهان گفت: از طریق سایت همسریابی با مردی به نام عباس که حتی شماره تماس خود را نیز در داخل سایت گذاشته بود آشنا شدم. پس از چند جلسه که با یکدیگر به صورت تلفنی در تماس بودیم، قرار ملاقات گذاشته و برای اولین بار حدود یک ماه پیش با یکدیگر ملاقات کردیم. چند هفته ای از آشنایی من با این شخص نگذشته بود که وی از من درخواست ازدواج کرد و از آن زمان، به تدریج ارتباط من با وی افزایش پیدا کرد بگونه ای که در همین مدت زمان کوتاه به او اعتماد کامل پیدا کردم. مالباخته در ادامه اظهارات خود و در خصوص نحوه پرداخت مبلغ ۲۴ میلیون تومان اظهار داشت: پس از گذشت نزدیک به یک ماه و در حالی که طی همین مدت کوتاه اعتماد کاملی به عباس پیدا کرده بودم، او با طرح پیشنهاد سرمایه گذاری در زمینه فعالیت های تجاری و اقتصادی عنوان داشت که در صورت سرمایه گذاری سود ماهیانه بسیار خوبی به من پرداخت خواهد شد و به من پیشنهاد سرمایه گذاری داد. من که به او بسیار اعتماد پیدا کرده و از سوی دیگر نیز نمی خواستم تا او از دست من ناراحت شود. قبول کردم تا مبلغی را به عنوان سرمایه گذاری در اختیار او قرار دهم. به همین منظور و برای پرداخت پول، به شعبه بانک... واقع در خیابان شهید رجایی رفته و مبلغ ۲۴ میلیون تومان پس انداز حاصل از چندین سال کار و زحمت خود را در اختیار او قرار داده و پس از گذشت چند روز، دیگر او جوابگوی تماس من نشد. تلفن همراهش را نیز خاموش کرد. آن زمان بود که متوجه شدم در این مدت من هیچ گونه اطلاعات دقیقی در خصوص خانواده و حتی محل سکونت عباس ندارم. کارآگاهان پایگاه هفتم با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از مالباخته، به شعبه بانک در خیابان شهید رجایی رفته و در بررسی تصاویر به دست آمده از دوربین های مداربسته بانکی و و بهره گیری از بانک مجرمان سابقه دار موفق به شناسایی یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه جعل عنوان مامور به نام عباس ۳۸ ساله شدند. با شناسایی عباس و در ادامه رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان دریافتند او آخرین بار و پس از دستگیری در سال ۸۵ به اتهام «جعل عنوان مأمور» به ۵ سال زندان محکوم شده که به تازگی و پس از گذراندن این مدت، سه ماه پیش از زندان آزاد شده است. کارآگاهان پایگاه هفتم در ادامه تحقیقات و با شناسایی محل های تردد متهم در محدوده مرکزی سطح شهر تهران، سرانجام هشتم اردیبهشت موفق به دستگیری او در میدان شهدای هفتم تیر شدند. با دستگیری متهم و انتقال وی به پایگاه هفتم، بلافاصله از سوی مالباخته مورد شناسایی قرار گرفت و به ناچار لب به اعتراف گشود و اظهار داشت که این شیوه و شگرد کلاهبرداری را از مجرمان سابقه دار و حرفه ای داخل زندان، فرا گرفته است. سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکراستقامتی - رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ -با اعلام این خبر افزود: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب کلاهبرداری های مشابه از طریق سایت همسریابی، کارآگاهان این پایگاه با بررسی شکایت های مشابه موفق به شناسایی دو مالباخته دیگری شدند که متهم به همین شیوه از هر کدام، مبالغ ۴۰ میلیون و ۱۵ میلیون تومان کلاهبرداری کرده است. وی در پایان این خبر با اشاره به احتمال افزایش تعداد سایر مالباختگان و شکات احتمالی در این پرونده گفت: در حال حاضر با توجه به احتمال افزایش تعداد مالباختگان و دیگر شکات احتمالی در این پرونده، شناسایی سایر شکات و مالباختگان این پرونده در دستور کار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. به همین خاطر از کلیه مالباختگان و شکات احتمالی که بدین شیوه مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند دعوت می شود تا برای طرح شکایت و شناسایی متهم به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان ۱۵ خرداد ـ میدان ۱۵ خرداد مراجعه کنند.
خسرو محمدزاده بازدید : 308 دوشنبه 30 بهمن 1391 نظرات (0)

 

پایان تحریم

اگر دلمان را به آنچه که تاکنون بدست آورده ایم خوش کنیم، شکست خواهیم خورد.

در  راه پیشرفت توقف ممنوع

 

 

دانلود اثر صوتی پایان تحریم، با فرمت mp3 48k، حجم ۸۰۰ کیلوبایت

دانلود اثر صوتی پایان تحریم، با فرمت mp3 128k، حجم ۲٫۲ مگابایت

 

خسرو محمدزاده بازدید : 321 دوشنبه 30 بهمن 1391 نظرات (0)

نظارتخانه‌ای برای وزارتخانه جنگ نرم

انتشار یادداشتی در نقد ساختار و اختیارات شورای نظارت بر صدا و سیما که چندی قبل در یکی از نشریات منتشر شد، اعتراض و واکنش برخی اعضای این شورا را برانگیخت

 

و به تشکیل جلسه ای از جانب رئیس و دبیر این شورا با دبیران برخی رسانه ها و فعالان فرهنگی منجر شد.

 

حجت الاسلام رئیسی که ریاست این شورا را بر عهده دارد و به عنوان معاون اول رئیس قوه قضائیه نماینده این قوه در شورا معرفی شده؛ در جلسه مذکور به دقت آراء و نظرات نمایندگان رسانه ها را شنید و در آخر بر همکاری و همیاری رسانه ها در امر نظارت بر صدا و سیما تأکید کرد و فصل جدیدی در نظارت را نوید داد، برای شروع از رسانه های حزب اللهی یاری خواست و وعده ارتباط بیشتر و جلسات بعدی با اهل رسانه را داد.

زمان حاضر از جهاتی بسیار بهترین زمان ممکن برای مؤثر و هدفمند کردن امر نظارت بر سازمان عریض و طویل صدا و سیما ست. مهمترین دلیل آن ماههای پایانی دوره ریاست مهندس ضرغامی است که در صورت اقدام به موقع در تصویب و تغییرات، میتوان دوره نظارتی جدید بر سازمان را هم زمان با ریاست جدید سازمان صدا و سیما آغاز کرد.

حتی در این باره میتوان از مشاوره و همکاری خود ضرغامی هم استفاده کرد که پس از این قریب به ده سال ریاست بر سازمان، گنجینه ای ارزشمند از تجربیات به همراه دارد و شاید هیچ کس مثل او متوجه حساسیت و سختی اداره و نظارت بر صدا و سیما نباشد که دیگر با زیاد شدن شبکه ها، وظائفش و جنگ رسانه ای موجود به وزارتخانه جنگ نرم تبدیل شده و تحویل به یکباره تصدی امور به جانشینش تا چه حد در ابتدا به ساکن میتواند پرمخاطره و حساس باشد.

پیش از بیان پیش نیازها و ضروریات این توضیح لازم به نظر میرسد که مطروحه های زیر یا به صورت مستقیم به اصلاح ساختار و اختیارات شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما برمیگردد و یا مربوط به خلاءهای قانونی و تخلفات و زمینه اش در سازمان صدا و سیما است که در شروع و بنیان هرگونه بازنگری و قانونگذاری باید مورد توجه قرار گیرد و لحاظ شود.

این نکته هم بسیار بدیهی و مهم جلوه میکند که بندهای زیر سلیقه ای و شخصی نیست و به انصاف باید پذیرفت همه نظراتی کارشناسی و کاربردی است که هر اهل فن اینها را پیش نیاز و مقدماتی لازم بر امر خطیر نظارت بر سازمان صدا و سیما می داند.

۱) نوع معرفی و ترکیب اعضای شورای نظارت ناکارآمد و غلط است. در ساز و کار فعلی هرکدام از قوای سه گانه دو نماینده معرفی میکنند و به صورت توافقی رئیس، نائب رئیس و دبیر شورا انتخاب میشوند.

آنچه که به وضوح در این نوع انتخاب و معرفی مستفاد و تفسیر میشود این است که هر نماینده به نوعی حافظ منافع قوه متبوعش در سازمان صدا و سیما است و امر نظارت بر سازمان صدا و سیما در اولویتهای بعدی قرار دارد.

هیچگونه پیش شرط تخصص در امور رسانه برای عضو شورا مشخص نشده و تنها این تشخیص بر عهده هر قوه ای قرار داده شده که دو نماینده را معرفی میکند. هر کدام از قوا اشکالات و شبهاتی در این نوع انتخاب دارند که به جهت اطاله کلام و پرهیز از شائبه غرض ورزی از بیان آنها صرف نظر میشود.

این از بدیهیات است که نمایندگان قوا هر کدام در قوه خود مسئولیت و مشغله های حساس بسیاری بر دوش دارند که وقت و مجال کافی برای آن کارهای اصلی شان ندارند تا توان و تمرکزی برای این شورا برایشان بماند.

۲) تبیین و تدوین اختیارات این شورا از آن دست مواردی که همه بر آن تاکید دارند و از واضحات است که تنها دلیل ذکر آن در اینجا جهت یاد آوری و اعتبار متن است.

۳) آنچه در تعریف و حتی عنوان شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما آمده فرایند تعریف و انجام نظارت و شناخت نقاط ضعف و تخلفات سازمان صدا و سیماست. این اولین و اصلی ترین کارکرد و وظیفه این شورا باید تلقی شود و هرگونه فعالیت جنبی مانند فعالیتهای پژوهشی و تولیدی اموری فرعی و حاشیهای برای این شورا است که دقیقاً مصداق بارز موازی کاری، اضافه کاری و دور شدن از اهداف و وظایف این شورا است.

بنابراین فعالیتهایی مانند کارهای تحقیقاتی و روند پژوهی که در همین شورای تازه کار نسبت به آنها اقدام شده فقط اتلاف وقت و انرژی است.

به خصوص در شرایط حاضر که کارهای اساسی و کلیدی همه روی زمین مانده است. این تعبیر و خواسته که شورا فقط باید به مانند سازمان تعزیرات حکومتی نظارت کند شاید کمی عامیانه و غیر حرفه ای باشد، ولی شرایط فعلی سازمان در برخی حوزه های و امور به گونه ای است که در همین ابتدا باید برخوردهای قاطع صورت گیرد.

باز تاکید و تکرار میشود که در شرایط حاضر اصل و وظیفه این شورا فقط نظارت و بازبینی بر افراد و فعالیتها ست و هر گونه فعالیتهای پژوهشی و طرح ریزیهای استراتژیک و مواردی از این دست به کل فرعی است که پس از پرداختن و رسیدن به وظایف اصلی در زمان و شرایط فراغت و مقتضی بر آنها هم میتوان نظر و اعمالی انجام داد.

۴) نظارت انسانی یکی از مهمترین وظایف این شورا باید باشد و صرف حضور رئیس سازمان در جلسات شورا و مخاطب قرار گرفتن وی کفایت نمیکند. مدیران ارشد و حتی میانی سازمان باید از شورا رای اعتماد برای آغاز فعالیت بگیرند و به صورت مستمر درباره برنامه های در حال پخش و تولید گزارش ارائه کنند.

شاید این کمی سختگیرانه باشد، ولی نباید فراموش کرد که منشأ تمام تصمیم گیریها و تولیدات این مدیران هستند و اگر از همان ابتدا و مبدأ امر نظارت انسانی صورت گیرد از اضافه کاریهای بسیاری جلوگیری خواهد شد و نیازی نیست شورا سرو کارش با کارگردان و بازیگر متخلف بی افتد.

۵) تشکیل کمیته انضباطی برای ریز تخلفات پخشی همه شبکه ها؛ این تخلفات همان خطاهای ریز و لحظه ای است که معمولاً از دست ناظر پخش در رفته، مثلاً حرف نابجای یک مجری در یک برنامه زنده تلویزیونی و رادیویی، بد حجابی یک زن به عنوان بازیگر یا مجری در لحظه های کوتاه از پخش و مواردی بسیار از این دست که ریشه در بی دقتی و اهمال کاری دارد و نه میتوان برایش کسی را دادگاهی و محروم کرد و نه به سادگی از کنارش گذشت.

حسنهای اصلی و حائز اهمیت این کمیته دقت بیشتر در تولید و پخش است و این نکته را هم باید در نظر داشت که از هرگونه مچ گیری و بهانه گیری باید پرهیز شود. به سبب نیاز کمیته به اساس نامه انضباطی شرایط و بستر ورود شبکه های خصوصی هم فراهم میشود.

البته برای تخلفات بزرگ قوه قضائیه از هم اکنون باید به فکر تشکیل دادگاه و دادسرای ویژه صدا و سیما باشد چون برای نزدیک زمانی جلوتر نیاز میشود؛ دورهای که با پیشرفت تکنولوژی کانالهای دیجیتال، از باجه های نگهبانی جام جم هم امکان ساختن شبکه وجود دارد.

۶) تبدیل این شورا به مرجع قانونی صدور مجوز و نظارت برای راه اندازی شبکه های خصوصی در ایران. این یک پیشنهاد نیست و جز برنامه های فوق برنامه شورا نباید طبقه بندیاش کرد زیرا بر اساس قواعد رسانه با پیدا شدن رقیب برای صدا و سیما به صورت خودکار بسیاری از کم کاریها و کاستیهای صدا و سیما حل خواهد شد.

البته متولی فعلی این امر در حال حاضر وزارت ارشاد است که بر کسی پوشیده نیست اداره و نظارت وزارت ارشاد برای سینما کفایت میکند. این وزارتخانه هم اکنون برای امور تلویزیونی از صدا و سیما مشاوره و کمک میگیرد که این بخش را باید به متولی دیگر واگذار کند که این شورا در صورت اصلاح ساختار و اختیارات بهترین گزینه برای متولی شدن امور تلویزیونهای خصوصی و ماهوارهای است.

۷) با توجه به وظایفی که این شورا دارد تهیه ساختمان و به کارگیری نیروها و امکانات از ضروریات است. برای مانیتورینگ و تحلیل داشتن تجهیزات و مشاوران و فضا از الزامات است که به اطلاعات مستند و تحلیلهای با کیفیتتر میانجامد و اینها هم تأثیر بسیاری بر نوع تصمیم گیریها میگذارد. ساختمان و امکانات شورای فعلی در شان شورا و حداقل در خور وظیفه مهمی که باید انجام دهد نیست و به تقریب فقط برای بخش صدا از سازمان صدا و سیما کفاف میدهد.

این یک لطیفه است که این شورا به هزار و چند دلیل بودجه ندارد و به هیچ وجه قابل توجیه نیست، زیرا بعد از جلسه سران قوا دومین محلی که از هر سه قوه در این سطح جلسه مشترک دارند همین شورای نظارت بر صدا و سیما است.

مگر نظام بیشتر از این سه قوه دارد و یا بودجه ها و قوانین خارج از این سه قوه است که با وجود حضور نمایندگان رده بالا از هر کدام این شورا با بحران مالی مواجه است. البته بدیهی هم هست زمانی که تمرکز از وظایف اصلی بر موازی کاریهایی چون روند پژوهی و مطالبات قوه ایی و سیاسی کاری معطوف شود بودجه گرفتن هم سخت میشود.

در پایان این نکته مجدد تاکید و یادآوری میشود که بندهای مورد اشاره سلیقه ای و شخصی نبودند و همه نظراتی کارشناسی و کاربردی بودند که به عنوان پیش نیازها و مقدماتی لازم برای اصلاح ساختار شورا و امر خطیر نظارت بر سازمان صدا و سیما هستند.

 

خسرو محمدزاده بازدید : 354 دوشنبه 30 بهمن 1391 نظرات (0)

جنگ نرم، روشی است که در طول تاریخ از سوی اشخاص و جوامع نسبت به دیگری به کار رفته و می رود. در این روش، آن چه هدف قرار می گیرد، اعتقادات، عواطف و احساسات انسان هاست؛ زیرا فروپاشی شخصیت و ترور آنها، باارزش تر از ترور اشخاص و از میان بردن فیزیکی آنان است؛ زیرا هرگاه شخصیت ها از میان رفت به عنوان بردگانی بی مزد در خدمت اهداف استثماری دشمنان قرار می گیرند و آنان می تواند از خدمات و منابع شخصیت های ترور شده بهره گیرند.

 

از آن جایی که در جنگ نرم همه گروه ها و اقشار یک جامعه به ویژه خواص و رهبران، مخاطب پیام هستند، لازم است تا خواص با ایجاد بستری مناسب، زمینه بصیرت زایی و بصیرت افزایی در توده های مردم را فراهم آورند و اجازه ندهند تا دشمنان با هنجارشکنی، اهانت و دیگر شیوه ها مردم را به سمت و سوی غفلت کشانند و با اختلاف و تفرقه به اهداف ناپاک دست یابند. خداوند در آیاتی چند به مسئله جنگ نرم در ابعاد مختلف آن پرداخته است. یکی از ابعادی که در قرآن به آن توجه ویژه شده، شیوه های مقابله با جنگ نرم است. در این آیات، افزون بر تحلیل و تبیین جنگ نرم و اهداف آن، توصیه هایی برای مقابله با آن بیان شده است. یکی از توصیه های قرآن، مقابله به مثل و در مراتبی شدیدتر، حذف فیزیکی دشمنان و کشتن آنان است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی و سیره معصومان(ع) کوشید تا این بخش از ابعاد جنگ نرم را ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● روش شناسی رفتارها در آموزه های قرآن

یکی از بخش های تحلیلی قرآن، ارتباط تنگاتنگی با روش شناسی رفتارهای دشمنان دین و اسلام دارد. در آموزه های قرآنی که به دشمن شناسی اختصاص یافته، به روش های آنان نیز اشاره می شود و با بیان این نکته کلیدی و اساسی که میان آنان تشابه قلوب وجود دارد، بر تکرار رفتارهای آنان در طول تاریخ بشریت تأکید می شود. از این رو وقتی سخن از تکرار تاریخ به میان می آید، به یک معنا همان همانندی در فکر و اندیشه و عمل است که در شرایط و مقتضیات متفاوت یکسان عمل می کند، هر چند که ابزارهای آن تغییر می کند.

همه دشمنان پیامبران در طول تاریخ، به سبب مشابهت در اندیشه و احساس، کنش و واکنش های یکسانی داشته اند. گزارش و بازخوانی تاریخ از سوی قرآن به این معناست که مومنان به بصیرتی دست یابند که رفتار دشمنان را شناسایی کنند و مقابله با آن را بشناسند و براساس آن رفتار کنند؛ زیرا تکرار پندارها و افکار و اعتقادات پوچ و رفتارهای ضدهنجاری و ضدعقلانی و ضدعقلایی، واکنش های یکسانی را اقتضا می کند که قرآن براساس تسلط و احاطه کامل بر انسان و فطرت و رفتارهایش ارایه می دهد.

در هر روشی، شیوه های گوناگونی از سوی دشمن به کار گرفته می شود که باید با شناخت ظرفیت ها و مقتضیات زمانی و مکانی، شیوه های مقابله به آن شناخته و به کار گرفته شود.

● بصیرت زایی و بصیرت افزایی

قرآن مهم ترین روش دشمن در جنگ نرم را روشی می داند که هدف از آن قرار دادن مخاطب پیام ها در غفلت، جهل و تحلیل نادرست و نارواست. بخشی از این هدف به وسیله شبکه های عنکبوتی شایعه سازی و شایعه پراکنی پیگیری می شود. ایجاد گروه های اخباری یکی از روش های آنان است که یک مطلب دروغ و ناروا را چنان از منابع متعدد و متنوع و گوناگون تکرار می کنند که مخاطب آن را ناخودآگاه باور کند. به سخن دیگر تواترسازی خبر یکی از مهم ترین روش هایی است که دشمن در جنگ نرم از آن به خوبی بهره می گیرد. در این روش، دشمن خبری دروغ را می سازد و از زبان افراد مختلف تکرار می کند تا برای توده های مردم بلکه خواص نیز باورپذیر باشد. همین روش را در عصر پیامبر(ص) در جنگ احد با شایعه سازی و شایعه پراکنی کشته شدن پیامبر(ص) آزمودند به طوری که در یک لحظه همه لشکر اسلام از جنگ بازماند و حتی بسیاری از خواص به سبب باورکردن آن از صحنه جنگ گریخته و درپی عافیت رفتند.

باورپذیری از طریق تواترسازی خبر دروغین و شایعه، شیوه ای است که حتی خواص را فریب می دهد. شبکه های عنکبوتی که هر خبری را از یک دیگر تکرار می کند، باورپذیری را آسان می کند. به عنوان نمونه وقتی روزنامه های زنجیری و شبکه عنکبوتی رسانه های ماهواره ای و اینترنتی یک مطلب را در اشکال مختلف تصویرسازی می کنند، باورپذیری آن آسان می شود. در این روش از غرقه سازی که در علوم روان شناسی اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد، به خوبی استفاده می شود. غرقه سازی مخاطب از طریق همه رسانه های شنیداری و دیداری می تواند مردم را در حالتی از غفلت قرار دهد که از تفکر درباره ماهیت خبر و صدق و کذب آن بازماند.

● راهکار قرآن برای مقابله با شایعات

قرآن به این نکته توجه می دهد که راه مقابله با تواترسازی ازطریق شایعه برای پذیرش خبر نادرست و دروغ، آن است که با هرگونه شایعه سازی به شدت مقابله شود وشایعه پراکنان مجازات شوند و تهدید به مجازات در دنیا و آخرت گردند. در این میان بصیرت زایی و بصیرت افزایی در میان مردم بسیار اهمیت دارد. به این معنا که با گزارش از واقعیت ها و شفاف سازی، اجازه داده نشود تا دشمن با دراختیار گرفتن نیاز خبرجویی فطری بشر، با بیان یک دروغ در میان چند حقیقت و واقعیت، فکر و احساس مخاطبان را در اختیار گیرد.

اهانت از روش هایی است که دشمنان اسلام همواره از آن به عنوان عامل تأثیرگذار در صحنه اجتماعی بهره برده اند؛ زیرا اهانت موجب می شود تا شخصیت شکنی و یا ترور شخصیت، اعتبار وجایگاه اجتماعی شخص از میان برود و سخنان او از اعتبار و رفتارش از ارزش فروافتد. در طول تاریخ همواره دشمنان اسلام با استفاده از ابزار اهانت به قصد سبک شمردن و تحقیر پیامبران و مؤمنان، کوشیدند تا ارزش و اعتبار شخصیتی آنان را تضعیف کرده و خدشه جدی بر آن وارد سازند.

قرآن کریم گزارش می کند که منافقان با برخوردهای توهین آمیز خویش نسبت به حضرت پیامبر(ص) تلاش می کردند تا عزت آن حضرت را درهم شکنند، زیرا عزت آن حضرت همانند کوهی بلند بود که هیچ چیزی بر آن تسلط نمی یافت. بنابراین با ترور شخصیت کوشیدند تا عزت را از نظر خود به ذلت تبدیل کنند و زمینه دور شدن مردم از پیرامون شخصیت شکسته شده آن حضرت را فراهم آورند. (منافقون آیه ۸)

در شأن نزول آیه فوق آورده اند که پیامبر(ص) به همراه گروهی از صحابه از غزوه بنی مصطلق به مدینه باز می گشتند که عبدالله بن ابی سرکرده منافقان مدینه اظهار داشت: هنگامی که محمد به مدینه برگشت او را از مدینه بیرون خواهیم کرد و وی را خوار و ذلیل می کنیم. (مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه) از باب تشابه قلوب و همانندی فکر و رفتار دشمنان اسلام، قرآن گزارش می کند که یهودیان نیز همین شیوه اهانت را در پیش گرفتند تا با تحقیر آن حضرت، شخصیت ایشان را ترور کرده و ارزش و جایگاهش را بکاهند. آنان کوشیدند با به کارگیری الفاظ زشت و توهین آمیز، آن حضرت را خرد و خوار کنند. لذا در خصوص واژه «راعنا» که در زبان عبری توهین آمیز ولی در زبان عربی به معنای طلب توجه و مراقبت است، یهودیان با گفتن آن به پیامبر(ص) کاربرد عبری آن را در نظر داشتند تا با آن به پیامبر(ص) توهین روا دارند و تحقیر نمایند.(الکشاف، زمخشری، ذیل آیه)

قرآن در تحلیل و تبیین روش شناسی رفتار دشمنان اسلام در جنگ نرم، در آیه ۴۶ سوره نساء به رفتار یهودیان در تحریف واقعیت ها و اتهام زنی و جابه جائی حق و باطل اشاره می کند و به مومنان نسبت به این شیوه های دشمنان توجه و هشدار می دهد.

دشمنان منافق در این راه برای این که شخصیت پیامبر را شخصیتی به دور از کمال و تعادل و سلامت جلوه دهند، به زود باوری و خوش باوری پیامبر(ص) با تاکید بر اصطلاح «اذن» توجه می دهند. اینان با این کار می خواستند تا پیامبر را بیازارند و ضمن اذیت و آزار ایشان، مردم را نسبت به شخصیت استوار و مستحکم آن حضرت بدبین کنند. هدف نهایی تمامی این اهانت ها همان خدشه وارد کردن بر شخصیت کامل آن حضرت بود. (توبه، آیه ۶۱)

در جنگ نرم، یکی از شیوه هایی که در روش اهانت آمیز بسیار به کار می رود، تحقیر امت در اندیشه و افکار آنان است. دشمن با تبلیغات شدید و ایجاد گفتمان دروغین غالب، می کوشد تا مومنان را در وضعیتی قرار دهد که گمان کند اندیشه و افکار

و رفتارشان، بیرون از دایره عقلانیت است. در همین عصر ما نیز در دوره ای دشمنان چنان بر روی افکار جامعه و رفتارش کار کرد که نماز خواندن نوعی سفاهت دانسته می شد.

خداوند در آیاتی چون ۱۳ سوره بقره گزارش می کند که منافقان در صدر اسلام با سفیه خواندن مومنان می کوشیدند تا آنان را در مسیری قرار دهند که افکار و رفتارشان از نظر دیگران و خودشان سفیهانه جلوه کند. تاکیدهای منافقان و تکرار آن از طریق شبکه های عنکبوتی و شایعه سازی به گونه ای بود که برخی از مؤمنان سست ایمان، افکار و رفتارشان را خوار و ذلیل می شمردند.

این جاست که قرآن با روش مقابله به مثل به تحقیر و اهانت و خوار کردن منافقان و دشمنان از یهود و مشرکان می پردازد و کاری می کند که منافقان و مشرکان و یهودیان خود را در حالتی می بینند که دوست داشتند مومنان را در آن حالت ببینند. (منافقون آیه ۸ و آیات دیگر)

خداوند با اشاره به عوامل اهانت زا و تحقیرکننده واقعی می کوشد تا مؤمنان را از حقیقت امر آگاه کرده و با ایجاد بصیرت و بصیرت افزایی به ایشان نشان دهد که برخلاف تصویری که منافقان و دیگر دشمنان اسلام و مؤمنان ارایه می دهند، عوامل اهانت زا چیز دیگری چون غفلت انسان از حق (اعراف آیه ۱۷۹) کفرورزی (بقره آیه ۱۷۱) گمراهی (مؤمنون آیات ۱۰۶ و ۱۰۸) هواپرستی (اعراف آیه ۱۷۶) دنیاطلبی و دلبستگی به مادیات زودگذر آن (همان) ظلم و ستم (نساء آیه ۱۴۸) اطاعت از شیطان (اعراف آیات ۱۷۵ و ۱۷۶) گناه و جرم و جنایت (انعام آیات ۱۲۳ و ۱۲۴) و علم بی عمل و بی هدف (جمعه آیه ۵) می باشد و انسان بایستی از این امور پرهیز کند.

قرآن در ادامه بحث و تحلیل از روش شناسی جنگ نرم که شخصیت رهبر و خواص جامعه مورد هجوم و حمله قرار می گیرد، به مسئله افترا اشاره می کند؛ زیرا افترا، ساختن دروغ و نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری است. (لسان العرب، ابن منظور، ذیل کلمه فری)

دشمنان اسلام در طول تاریخ بشریت از آن جایی که تشابه قلوب داشتند، یکسان می اندیشند و یکسان رفتار می کنند، هرچند که ابزارهای ایشان دگرگون و پیشرفته تر شده است. اگر دیروز با شعر و هجو و مانند آن، افترائی را نسبت به شخص رهبر و خواص جامعه نسبت می دادند تا از اسوه بودن و شخصیت کامل ساقط کنند، امروز با شبکه های عنکبوتی و رسانه های پیشرفته و با ابزارها و فن آوری های جدید این کار را انجام می دهند.

آیاتی که به مسئله افترا به پیامبران در طول تاریخ از سوی دشمنان اشاره کرده، بسیار است که می توان به آیات ۵۱ و ۵۵ انبیاء و ۵۲ سوره ذاریات اشاره کرد.

در صدر اسلام، دشمنان به انواع تهمت ها و افتراها تمسک جستند تا شخصیت پیامبر(ص) را ترور کنند. آنان گاه به آن حضرت افترا می زنند که در غنایم جنگی خیانت می کند (آل عمران آیه ۱۶۱) یا آن که کارهای زشت و ناهنجار انجام می دهد (نساء آیه ۷۸) یا این که مجنون و جن زده است (صافات آیه ۳۶) و گرایش به کهانت دارد (طور آیه ۲۹) و به خدا نسبت های دروغ می دهد (سبا آیات ۷ و ۸) و جادوگر (یونس آیه۲) و شاعر (انبیا آیه ۵) و افسون شده (اسراء آیه ۴۷) می باشد.

این شیوه تخریب شخصیت از طریق تبلیغات مسموم علیه پیامبر (انعام آیه ۱۱۲) بسیاری راتحت تأثیر قرار می داد و آنان به این باور می رسیدند که پیامبر(ص) شاسته پیامبری و نبوت و رهبری جامعه نیست.

خداوند با تبیین شخصیت پیامبر(ص) و جایگاه واقعی او می کوشد تا مردم را نسبت به شخصیت پیامبر آگاه سازد و آنان را نسبت به رفتارها و تبلیغات دشمنان دارای بصیرت سازد تا به سادگی در دام تبلیغات دشمن نیفتند. نمونه این مقابله و مبارزه را می توان درباره افک به همسر پیامبر(ص) دید که در آیات ۱۱ و ۱۶ سوره نور به آن پرداخته است. به سخن دیگر، واکنش به هنگام و شفاف سازی درست، می تواند توطئه دشمن را با شکست مواجه سازد. (مجمع البیان، ذیل آیات)

● ضرورت افشاگری بموقع

آیاتی از قرآن به این مهم توجه می دهد که افشاگری به هنگام و درست می تواند تبلیغات مسموم دشمن را دفع کند و اجازه بهره گیری را به دشمن ندهد. از جمله این آیات آیاتی است که درباره افترا به حضرت یوسف (ع) پرداخته است. (یوسف آیه ۲۶)

افشای به هنگام طرح ترور پیامبر (ص) که نقشه منافقان قدیم و جدید بود، از سوی خداوند موجب می شود تا آنان در انجام آن ناکام شوند و نتوانند به مقاصد شوم خود برسند. (توبه آیات ۶۴ و ۶۵ و مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه)

همین افشاگری به هنگام است که می تواند بسیاری از توطئه های دشمنان را خنثی سازد. از جمله می توان به افشاگری به هنگام خداوند درباره اخنس بن شریق اشاره کرد که با اظهار دوستی ظاهری نسبت به اسلام و پیامبر (ص)، عداوت درونی داشته و می کوشید تا با نهان سازی کینه خود، اهدافش را عملی سازد. (بقره آیه ۲۰۴ و مجمع البیان ذیل آیه)

خداوند در آیاتی از جمله ۱۱و ۴۱ و ۸۲ سوره مائده به افشاگری به هنگام طرح های ترور و توطئه های یهودیان نسبت به پیامبر (ص) می پردازد و هدف آنان از فرستادن جاسوسانی جهت تحریف و تکذیب سخنان پیامبر (ص) را رسوا می کند. این روش پیامبر (ص) برای ایجاد بصیرت در مردم و یا بصیرت افزایی نسبت به دشمنان اسلام و پیامبر (ص) بود.

● هیاهوگرایی (کف و سوت) در برابر منطق

هیاهوگرایی یکی از روش هایی است که دشمنان اسلام و قرآن در جنگ روانی برای دست یابی به اهداف خود در پیش می گیرند. از آن جایی که دشمنان اسلام دارای منطق عقلانی نیستند به جای پاسخ گویی به پرسش ها و نیز تبیین مواضع و افکار و اندیشه های خویش به هجو و توهین یا هیاهو و غوغاسالاری رو می آورند. در قرآن خداوند گزارش های بسیاری را از رفتار دشمنان حق و اسلام آورده است که در حوزه روش شناسی رفتار دشمنان حق در برابر سخنان حق پیامبران قرار می گیرد. در این گزارش ها آمده است که نمرود در برابر استدلال های حضرت ابراهیم (ع) و فرعون در برابر منطق قوی و برهانی حضرت موسی (ع) به چرندگویی و هیاهوسالاری توسل جستند.

هنگامی که مشرکان مکه، نماز پیامبر (ص) و رفتارهای منطقی و عقلانی و عقلایی وی را در عبادت می دیدند، به جای این که رفتار عبادی خود را نقد کنند به کف و سوت پناه می برند تا هم اجازه ندهند کلمات نماز شنیده شود و هم خود را نشان دهند و مردم ساده و ظاهربین را به سوی خود بکشانند. خداوند در ۳۵ سوره انفال می فرماید: و ما کان صلاتهم عند البیت الا مکاء و تصدیه ؛ نمازشان در کنار خانه خدا، چیزی جز سوت کشیدن و کف زدن نیست.

در روز عاشورا نیز دشمنان امام حسین (ع) بارها برای این که سخنان حق آن بزرگوار شنیده نشود، به هیاهوسالاری رو آوردند و با سوت و کف و کرنا و هلهله اجازه ندادند تا سخنان آن بزرگوار شنیده شود و مردم از آن متاثر شوند و یا راه حق را بیابند.

یکی از روش های رویاروئی با دشمنان، مقابله به مثل است که بارها در این باره گفته و نوشته شده است ولی روش دیگری که از سوی خداوند در جنگ نرم مورد توجه و تاکید و از سوی معصومان (ع) و پیامبر (ص) به کار گرفته شده است، تشدید مجازات است. در تاریخ موارد بسیاری را می توان یافت که از جمله برخورد شدید پیامبر (ص) با عاملان جنگ نرم و دستور قتل آنان است. البته آن چه پیامبر (ص) به آن فرمان می دهد، فتک و ترور و یا اغتیال نیست؛ زیرا ترور و فتک از نظر اسلام و ایمان حرام است (کتاب الفروع من الکافی، ج ۷، ص ۳۷۵) و هرگونه ترور و اغتیال و فتک، عملی مجرمانه و بیرون از دایره ایمان و اسلام دانسته شده است:» از این رو آمده است»: الایمان قید الفتک و المؤمن لایفتک.» اما آن چه که پیامبر (ص) فرمان می دهد اعلان رسمی جواز قتل برخی از افرادی است که در جنگ نرم حضور فعال دارند و با روش های گوناگون می خواهند اسلام و حقایق آن را تخریب کرده و وجوه و شخصیت های اسلامی را از اعتبار ساقط نمایند.

روشی که امام خمینی (ره) در برابر سلمان رشدی و مجموعه فعالان در این تخریب و اهانت ضد اسلامی در پیش گرفت، بیرون از دایره فتک و ترور می باشد؛ زیرا در این روش حکم رسمی و علنی قتل داده می شود و شخص از هدف بودن خود آگاه می باشد، هر چند که زمان این قتل و مکانش برای او معلوم نباشد. بنابر این جواز قتل عاملان و فعالان در جنگ نرم به معنای جواز ترور نیست. از جمله افراد و فعالان در جنگ نرم که آن زمان به شکل سرود و شعر و ابزارهای آن انجام می شد و پیامبر (ص) حکم قتل وی را صادر کرده بود، می توان به کعب ابن اشرف اشاره کرد که یکی از سرسخت ترین دشمنان اسلام بود. او در اشعارش پیامبر اسلام را هجو می کرد و مشرکان و عرب را به جنگ با وی تحریک می کرد. پس از جنگ بدر وی به عنوان فرستاده بزرگ یهود به سوی قریش، به مکه آمد و قریش را برای جنگ با مسلمانان و خونخواهی کشتگان بدر تحریک کرد و چون در اشعارش پیامبر (ص) را هجو می کرد و به اصحاب وی و مسلمانان ناسزا می گفت، اهل مکه ترسیدند از اینکه حسان بن ثابت شاعر پیامبر اکرم (ص)، در رد اشعار کعب، متعرض مکیان شود و علیه مردم مکه شعر بسراید. لذا از کعب ابن اشرف خواستند از مکه خارج شود.

کعب از مکه خارج شد و در میان اقوام عرب شبه جزیره می گشت و تخم کینه و دشمنی نسبت به پیامبر و اصحابش را در میان آنان می پاشید و چون در یثرب اقامت گزید، در اشعارش زنان مسلمان را مورد تعرض قرار می داد وشرف و کرامت ایشان را پایمال می کرد و به آنها ناسزا می گفت و در جهت ایجاد شورش در مدینه منوره تلاش می کرد.

پیامبر اعظم اسلام (ص) با یارانش درباره قتل وی مشورت کرد و مسئولیت این عمل مهم را محمدبن مسلمه، ابونائله سلکان بن سلامه بن وقش، عبادبن بشر بن وقش، حارث بن اوس بن معاد، ابوعبس بن جبر به عهده گرفتند و در ماه ربیع الاول سال سوم هجری قتل شاعر یهود و مشرکان در محلی نزدیک پناهگاه و قلعه وی به نام شعب العجوز درخارج یثرب صورت گرفت.

 

خسرو محمدزاده بازدید : 402 دوشنبه 30 بهمن 1391 نظرات (0)

مواظب باشید؛ می خواهند تمرکز و وحدت در انتخابات را از بين ببرند

به گزارش جهان آنچه در ادامه می‌آید متن کامل یکی از جزوات حزب جمهوری اسلامی شامل متن سخنان آیت الله خامنه‌ای در یکی از جلسات اعضای دفاتر حزب جمهوری با ایشان می‌باشد که سایت عدالتخواهی آن را برای اولین بار منتشر می‌کند.

در این دیدار آیت الله خامنه‌ای دلایل وجود و ویژگی‌های یک حزب اسلامی را بیان می‌کنند. و در این موارد به طرح مسائلی نظیر نیازمندی انقلاب به تشکیلات، در خدمت انقلاب بودن و محور بودن ارزشها می‌پردازند.

ایشان همچنین با ذکر مثالی از حمایت حزب جمهوری اسلامی از شهید رجایی به این نکته اشاره میکنند که “رجائی یک روز هم عضو حزب جمهوری اسلامی نبود” و این میتواند الگویی برای احزاب قبیله‌گرای کنونی باشد که در آنها سازمان بر آرمان و تبانی بر مبانی چربیده است؛ احزابی که به جای مطرح کردن معیارهای خود و کاندیداهای پیشنهادیشان دائم بر سر لیستهای مجادله میکنند که فقط بوی قدرت پرستی و محوریت شخص و رابطه از آن استشمام می‌شود.

آیت الله خامنه‌ای همچنین یکی از محورهای دیگر را لزوم تعمیق معرفت می‌دانند و مطالبی را در مورد آموزش در حزب جمهوری اسلامی بیان می‌کنند.

متن کامل و بدون دخل و تصرف جزوه در ادامه می‌آید:

در آستانه ۲۹ بهمن آغاز ششمین سال بنیانگزاری حزب جمهوری اسلامی با گوش جان به دو سخن:

از درد آشنای بزرگ انقلاب، همسنگر دیرین شهید مظلوم و بزرگوار آن فیلسوف عارف عاشق حق ، دبیرکل “حزب شهیدان”حزب مظلوم جمهوری اسلامی ، شهید زنده ششم تیرماه ۶۰ سید الاعلام سیدعلی خامنه ای آن کس که در مورد حزب جمهوری اسلامی بر این باوراست که: “ما بخاطر خدا و برای خاطر انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی این حزب را همچنان گرامی داشته ایم و می داریم و در صدد رفع عیوب آن هستیم چون اعتقاد داریم که:حزب ستون فقرات انقلاب اسلامی است….برای آنها که هنوز هم پیرامون وجود تشکل جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی در تردید به سر می برند….برای آنها که معتقدند تشکل اسلامی لازم است ولی باز هم نیاز به توضیح دارند…”

برای دوستداران و اعضاء و مسئولین آن و آنها که به هر نحوی با این تشکیلات اسلامی در ارتباط هستند و به اهداف الهی آن عشق می ورزند،باید بدانند که:

“با صدقه، با انفاق ، با جهاد، با برداشتن بارهای سنگین، با بریدن از خود و دادن به دیگران ، با کم گرفتن سهمیه ها و دادن به محرومان و به سود جبهه ها با عمق بخشیدن به اندیشه اسلامی و با انس با قرآن امتیازات معنوی برای خودشان کسب کنند تا همانطور که پدر مظلوم و اولین دبیرکل این حزب فرمودند:”حزب جمهوری اسلامی باید روز به روز هرچه بهتر و الهی تر و نورانی تر و سازنده تر و سرافراز تر و پویا تر و سخت کوش تر و مترقی تر و پیشتاز تر باشند”

انشاءا….

واحد تبلیغات حزب جمهوری اسلامی اصفهان

مسئولان و اعضاء دفاتر حزب جمهوری اسلامی در استان های فارس ،کهکیلویه و بویر احمد و بوشهر گروهی از اعضای حوزه های حزب در شیراز با حجه الاسلام و المسلمین سید علی خامنه ای رئیس جمهور و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی در سفر اخیرشان به استان فارس، دیدار کردند. در این دیدار ، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی سخنان مبسوطی ایراد کردند که متن سخنان ایشان از نظرتان می گذرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

چشم ما به دیدار شما برادران و خواهران خیلی روشن است و در واقع دیدار شما خستگی را از تن آدم می برد.دلهای شما، همت های شما ، نیت های شما، انگیزه ی پاک و خداجوی شما ، اگر به چشم ما بیاید دیدگان ما آن بصیرت را داشته باشد که این همه ظرایف و لطافت و معنویت بندگان مومن خدا را ببیند یقینا خستگی ها از تن خواهد رفت.

یک مطلب این است که حزب جمهوری اسلامی وظیفه اش چیست؟ البته شاید خیلی از شماها در دیدار های عمومی که بنده هر هفته با برادران و خواهران حزب دارم به مناسبت های مختلف شرکت کرده باشید یک بار یا چند بار آمده باشید تحت عنوان های مختلف و شنیده باشید. آنجا ما در این زمینه که حزب جمهوری بالاخره وظیفه اش چیست؟وظیفه ی خودش را چه چیز می داند صحبت زیاد کرده ایم اما عیبی ندارد که باز هم در این زمینه صحبت کنیم در لا به لای اظهار نظرها ،گفتنهای دوستانه ،گفتنهای واقع بینانه ، احیانا گفتنهایی با اندیشیدن های اندکی که بین دوستان است عیبی ندارد که ما بازهم به یاد خودمان بیاوریم که وظیفه ما به عنوان حزب جمهوری اسلامی چیست؟

اگر بخواهیم درست فکر کنیم بدانیم که انگیزه تشکیل حزب چی بود . این وظیفه ما را روشن خواهد کرد.

من به شما عرض می کنم آن روزی که حزب به وجود آمد برای این به وجود آمد که انقلاب را بدون یک تشکیلات منسجم و دارای کمبود احساس می کرد. ما با این نیت این تشکیلات را به وجود آوردیم.

بحث نداریم که اینجا تحلیلمان درست است یا غلط ، بحث نداریم که آیا واقعا یک انقلاب به تشکیلات احتیاج دارد یا ندارد یا این تشکیلات چگونه تشکیلاتی باید باشد؟ اینها بحث هایی است که حالا اگر پای بحث بیافتد حرفهایی داریم برای گفتن . اما حرف ما این است که : نیت و انگیزه ای که این پدیده را به وجود آورد پدیده حزب جمهوری اسلامی را عبارت بود از کمک به انقلاب . ما حزب را برای کمک به انقلاب به وجود آوردیم .کمک به انقلاب وظیفه همه است البته ، ما این را کمک دانستیم، این کمک را بزرگ دانستیم تاثیر آن را تایید کننده فهمیدیم برای خاطر خدا قدم برداشتیم ، این کار را شروع کردیم تا الان هم انگیزه ای که ما لابلای همه ی این مشکلات گوناگون در طول این سه چهار سال وادار کرده که حزب را نگه داریم، روی حزب کار کنیم، سرمایه گذاری کنیم، از وقتمان، از جسم مان، از آبرویمان، همین بوده که احساس می کردیم که این حزب برای انقلاب لازم است.

و الان هم همین احساس را می کنیم، بزرگان هم این را گفتند، دوستان ما و دشمنان ما تعجب این که فهمیدند، فهمیدند که یک تشکیلات چیست؟

دوستان این را فهمیدند که بی دریغ از حزب دفاع کردند هنوز هم دارند دفاع می کنند شخصیت ها و چهره های ارزشمند این انقلاب آنهایی که ما هنوز برایشان احترام قائلیم تشکیلات را،حزب را،حزب جمهوری اسلامی را یک ارزش می دانند.

دشمنان هم خوب فهمیدند که تشکیلات چقدر موثر است به همین دلیل هم بود که شمشیرها را در روی این پیکره بزرگ به علامت تهدید بلند کردند تا آنجا که می توانستند در سر او فرو آوردند و هرجا فرود نیاوردند نتوانستند و ما در خلال این مدت کمتر از حزب دفاع کردیم. در زبان به خداوند متعال عرض کردیم پروردگارا :

“اگر این حزب، این کار ، درست و به جاست ما را کمک کن، خدا هم کمک کرد لذا آن روزی که چهره های رسوا شده این انقلاب ،دست های رو شده ی این چهار پنج سال با تمام قدرت علیه حزب بسیج شدند شهید عزیز ما که داغ او در دل ما هم چنان هست از حزبی که ره آورد او بود ، محصول فکر و حضور و همت او بود دفاعی نکرد ، شهید مظلوم آیت ا.. بهشتی با آن همه اشتغال، ریاست عالی دیوان کشور، مسئولیت های مملکتی ، مشاورت طراز اول امام با این همه مشکلات آمد داخل حزب نشست سرپرستی برای کلاس کرد ، سرپرستی برای تدوین مواضع کرد ، سرپرستی برای حل مشکلات دو برادر حزبی کرد، اما نشد برود پشت تریبون عمومی و شروع کند راجع به حزب جمهوری اسلامی گفتن و گفتن ، ما همه به شما می گوییم که حزب جمهوری اسلامی باز هم مظلوم است.

ما افتخار می کنیم حزبی که رئیس جمهور دارد ، نخست وزیر را دارد شخصیت ها و چهره های برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی را دارد در همه جای کشور شخصیت های ممتاز ، موجه ، مقبول یا عضو حزبند یا علاقه مند به حزب یا به نحوی در کنار حزبند. در عین حال ادعا ندارد ، داعیه ندارد .

الان انتخابات نزدیک است یک بار نشان دادیم باز هم نشان خواهیم داد ، ما صالح ها را کاندیدا خواهیم کرد .ولو غیر حزبی باشند.

ما برخلاف حزب های ناشناخته و بی نام که به صورت باند عمل می کنند ، ارزش ها را در غیر جمع خودشان ندیده می گرفتند شاید حالا هم باشند کسانی که بگیرند ، ما ارزشها را به عنوان ارزشها دوست داریم نه به عنوان متعلقات آدم ها.

لایعرف الحق بالرجال اعرف الحق تعرف اهلها. ما نمی خواهیم ارزشها را از راه چهره ها بفهمیم چون فلانی این جوری است پس این جوری بودن ارزش والاست ، چون فلانی این ارزش را دارد پس ارزشمند است ما از این طرف شروع می کنیم که :

آن روزی که دور تا دور میز هیئت دولت هر چه نگاه می کردی یا عضو جبهه ملی ،یا عضو نهضت آزادی ، یا عضو بعضی از احزاب دیگر نشسته بودند پر کرده بود ، آن روز همان آقایان می گفتند حزب جمهوری اسلامی انحصار طلب است و یک عده هم بی توجه همین را تکرار می کردند.

ما به هم نگذاشتیم بگوییم ، بگذار بگویند ما که نیستیم ، ما خود که خود را می شناسیم، ما مسئولیت ها را در انحصار بندگان خدا می کنیم ولو رجائی باشد که حتی یک روز هم عضو حزب نبود ما ایستادیم با شرق و غرب جنگیدیم ، با مزدوزان شرق و غرب در حقیقت با شرق و غرب برای این که رجائی نخست وزیر بشود.

رجائی یک روز هم عضو حزب جمهوری اسلامی نبود تا لحظه ای که صعود کرد به بهشت. الان این مجلس شورای اسلامی اکثر نمایندگانی که در مجلس شورای اسلامی هستند با معرفی حزب جمهوری اسلامی به مجلس رفتند. اغلب آنها عضو حزب جمهوری اسلامی نیستند ما آن شخصی را که صالح دانستیم ، شناختیم ، پسندیدیم ، با معیارهایی که برای همه مورد قبول است. منطبق دانستیم اینها را معرفی می کنیم. ما معیارهایی که برای وکالت مجلس در ۵ دوره در نظر گرفتیم و معرفی کردیم این معیارها را حاضریم چاپ کنیم بدهیم دست آدم ها ببینیم چه کسی مخالف با این است؟با علم کسی مخالف است؟با تقوی کسی مخالف است؟با تعهد کسی مخالف است؟ با در خط امام بودن کسی مخالف است؟این دفعه ما هم نگاه می کنیم ببینیم چه افرادی “بیننا و بین الله”منطبق با این معیارها هستند آنها را معرفی می کنیم ، می خواهند عضو حزب باشند می خواهند عضو حزب نباشند ، ما این جوری فکر می کنیم ما این جوری عمل می کنیم. عقیده ما این است وظیفه حزب این است که اگر مجلس شورای اسلامی برای انقلاب مفید است که البته مفید و مفید ترین است و لازم و لازم ترین است باید برای پرداختن و خواستن مجلسی شایسته برای این انقلاب تلاش کنیم و داریم می کنیم و ملامت هیچ ملامتگری ما را از این راه باز نخواهد داشت.

بنی صدر سخنرانی کرد چندین بار گفت: حزب جمهوری اسلامی چرا کاندیدا معرفی می کند مگر اینها قیم مردم اند حالا انگار کاندیدا معرفی کردن قیمومت است، بعد خودش یک حزب مصنوعی، بدلی و تقلبی درست کرد ، به نام دفتر هماهنگی و بنا کرد در سطح ایران کاندیدا معرفی کردن ،گفتیم، پس چی شد اگر قرار است در فلان شهرستان اعضای حزب که مردم آنجا هستند مال آنجا هستند، اینها نتوانند کاندیدا را بشناسند و معرفی کنند جنابعالی با آن رفیق از پاریس آمده! پشت میز دفتر هماهنگی چه طور می توانید بشناسید معلوم شد دعوا بر سر قیومت داشتن یا نداشتن بر مردم نیست ، دعوا بر سر این است که این صلاحیت را که ما قبول داریم ، ما برایش جان می دهیم تا حالا داده ایم ، این صلاحیت ها را آن آقا قبول نداشت و مواظب باشید از گوشه و کنار زمزمه های دفتر هماهنگی به گوشه تان نخورد ، بخورد اما وسوسه او در دل کسی نگیرد. امروز کسانی که می گویند حزب یا فلان جریان یا فلان جمعیت کاندیدا معین نکنند می دانند چه می خواهند؟ می خواهند تمرکز و وحدت آرا یکپارچگی آرا از بین برود ،تشکل ایجاد نشود، در تشتت مردم نا امید می شوند، هم رای کم داده می شود ، ثانیا آن رای هم که داده می شود بر افراد معدودی قرار نمی گیرد نتیجتا وکیلی می رود مجلس، مثلا باید با صد هزار رای برود با ۱۵ هزار رای می رود این چه وکیلی شد؟در شهری که صد هزار رای قائدتا لازم دارد نماینده اگر با ۱۵ هزار نفر رفت دیگر نماینده مردم نیست، این نماینده کل مردم نیست، از این گونه شایعات بوده باز هم شاید گوشه و کنار هست. ما به این گونه شایعه ها اعتنا نمی کنیم .ما آن چیزی را که وظیفه خودمان می دانیم آن را انجام می دهیم.

به قول حضرت آیت ا…العظمی منتظری که به برادران ما که رفته بودند از حزب خدمتشان، این جمله امیر المومنین را تکرار کرده بودند”لاتستوحشوا فی طریق الهدی لقله اهله”در راه هدایت اگر آدم ها کم اند رهروان کم اند، وحشت نکنید خوشبختانه نه رهرو کم هم نیست ، زیاد هم هست.

بنابر این ما فکر می کنیم که وظیفه شرعی مان هست و آن را انجام می دهیم ، برای خدا هم انجام می دهیم. می دانیم موفق هم شده ایم. ما موفقیم ، انجام تکلیف خودش موفقیت است وقتی شما دست می کنید در جیبتان مالی را در می آورید که انفاق کنید قبل از آنی که این مال به دست مستحق برسد، شما موفق شده اید .

توفیق شما این است که از جیبتان در آورده اید این مال را”و من یوق نفسه اولئک هم المفلحون”فلاح اول کار است. همین که شما دست می کنید داخل جیب تان در می آورید، اقدام می کنید، این فلاح است گیرم که حالا در واقع به مستحق هم نرسد مهم نیست البته اگر برسد بهتر است، ما وقتی اعلام می کنیم با آن صدقه معنوی با آن اقدام لازم تکلیف اگر خدایی باشد وظیفه انسان کسب رضای خدا اگر باشد باید این جوری باشد ، اگر این جوری نیستید برادرها و خواهرها باید تغییر وضع بدهید.

هرکس حزب را برای خدا نمی خواهد حزبی نیست من اعلام می کنم بارها به بچه ها، برادرها، خواهرها گفته ام حزب برای قدرت نمایی و قدرت طلبی نیست.حزب برای کار است،کاری که آخرش ممکن است شهادتی در راه خدا داشته باشد، از اولین ۳۰ نفری که به عنوان شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی معین شده اند ده نفر آنها شهید شده اند،یکی از این ده تا شخصی مثل بهشتی بود یکی شخصی مثل باهنر بود.

آدم های واحد یک انسان به جای هزار انسان و بیشتر، که بدانید برای زحمت کشیدن، برای تلاش کردن، برای پیش برد انقلاب باید کار کرد چه در استان بوشهر، چه در استان کهکیلویه و بویر احمد.

شما برادران و خواهرانی که از این مناطق آمده اید هرجا که هستید برای خدا کار کنید فردی کار کنید ، اما برای خدا کار کنید ، اگر برای خدا کار کردید بسیاری از منازعه ها کم خواهد شد.

جاهایی دیده می شود که بین شما و برادران و خواهران با بعضی از مسئولین و یا احیانا ائمه محترم جمعه بگومگوهایی یک مناقشاتی وجود دارد.امتحان کنید و آن منیتها را در این برخوردها هضم کنید ببینید چه می شود. یک وقت می بینید یک قدم آدم نزدیکتر است ممکن است همه اش هم غنیمت نباشد ۵۰٪ آن منیت باشد همان ۵۰٪ هم غنیمت است . البته بنده نمی خواهم بگویم آنهایی که مقابل شما قرار دارند فرشته هایی هستند که از بهشت آمده اند و خط و اشتباهی ندارند نه آدم ها همه قابل اشتباهند، اشتباه در همه متصور است.

در مواردی وقتی مسئله بین دونفر، دو گروه، دوجناح، دو سمت دو جریان هست اولین چیزی که باید به نظر آدم برسد این است که هیچ کدام از این دو نفر،گروه، جریان، و جمعیت مطلق نیستند.خوب مطلق، بد مطلق مقابل هم نه همه ۵۰٪اینجا، ۵۰٪ آنجا ، ۴۰٪اینجا ۶۰٪ آنجا این جور نیست ، مقداری کم تر مقداری بیشتر.

من به عنوان برادر شما و به عنوان مسئول حزب از شما برادران و خواهران می خواهم که آن طرف خود، تا ۴۰٪ اشتباه۳۰٪ اشتباه،۱۰٪ اشتباه که از طرف شماست این را رفع کنید محض رضای خدا و بدانید خدا شما را پیش خواهد برد. هدف های شما را تامین خواهد کرد.

نگوئید مظلوم واقع می شوید،خوب بشوید مگر دبیر کل اول این حزب که پدر این حزب هم هست اسمش شهید مظلوم نیست؟

مگر امام نفرمودند بهشتی مظلوم بود،خوب شما در حزب جمهوری اسلامی، بهشتی را اسوه خودتان قراربدهید، شما مظلوم بشوید، چه اشکالی دارد،حق باشد ولو با مظلومیت بهتر از این است که انسان مظلوم قرار نگیرد اما باطل داشته باشد.

باطل بد هست ، عرض کردم بنده معتقدم هرجا شما مسئله دارید بعضی از برادران و بعضی از برادران در شهرستان های فارس مسئله دارند. البته ما گروه فرستادیم، افراد فرستادیم رسیدگی کردیم، در غالب جاها می دانیم قضیه چطوری هست به یک طرز فکری رسیده ایم به هر حال اما می خواهیم بگوئیم سعی کنید هرچه ممکن است این جاهای مسئله دار را شما خودتان خلاص کنید از این مسئله ، اغماض کنید برای خدا”و من کان لله کان الله له”وقتی برای خدا اغماض شد خداوند متعال برای انسان زود فراهم خواهد کرد . این جوری است، یک نکته دیگر هم به نظرم می رسد این را هم بگویم امروز ما احتیالج داریم به تعمق اندیشه اسلامی ، آیا در حوزه ای که دفتر شما در آنجاست کلاسهاس آموزشی و فراگیری اندیشه اسلامی هست یا نیست؟چقدر هست محصولش چقدر است؟ آیا روند فزاینده دارد یا روند کاهنده؟ اگر روند کاهنده دارد یا حتی روند بی افزایش و بی کاهش دارد قانع نباشید.

این انقلاب با عمق ، با تفکر و با اندیشمندی به وجود آمده است و با همین ها پیش خواهد برد. امتیاز ما باید به دانش به تقوی ، به اخلاق و به جهاد باشد نمی گویم به شما دنبال امتیاز نگردید، بگردید، دنبال امتیاز باشید اما کدام امتیاز؟خود نه مسئولیت های پر سر و صدای دولتی ، نه، مگر به حضور شما احتیاج باشد انسان تکلیف شرعی بکند و الا نه امتیاز قدرت قدرتمندانه و فرصت نما یا نه، نه پس چی؟ امتیاز به تقوی اگر توی شهر شما و حوزه کار شما عده ای هستند که اهل تهجدند حتما شما هم از این عده باشید تا بر آنان که اهل تهجد نیستند امتیاز داشته باشید با صدقه، با انفاق با جهاد، با برداشتن بارهای سنگین، با بریدن از خود و دادن به دیگران ، با کم گرفتن سهمیه ها به سود محرومان، با صرف نظر از درآمد مالی به سود محرومان ، به سود جبهه ها، اینها امتیازات است و با عمق بخشیدن به اندیشه اسلامی تمیز بشوید، دین شناس باشید ، با قرآن مانوس بشوید، بهترین مسلمان آن مسلمانی است که رفیق و مصاحب قرآن است. هر وقت تنها می شود با قرآن حرف می زند، هر وقت مایوس می شود از قرآن نیرو می گیرد، هر وقت مطلبی برایش مشکل می شود قرآن را استنطاق می کند.

“و ما جالس اخذ هذا القرآن الاقام بزیاده و نقصان زیاده فی هدی و نقصان فی غنی”با این قرآن هیچ کس نشست و برخاست نکرد مگر اینکه چون با قرآن نشست هنگامی که برخاست با افزایشی برخاست و کاهشی، افزایش در بصیرت و کاهش در نابینائی و کوری، این امتیازات را به دست آورید . این انقلاب به انسان های مومن ، بصیر، فداکار احتیاج دارد. به انسان هایی که انقلاب اسلامی را برای رسیدن به هدفهای اسلامی بخواهند ، آدم هایی که امروز را صرف کنند.

آن دورانی که نام انقلاب، نام امام ، نام اسلام ، نام قرآن، نام نهج البلاغه، کتک داشت ، زندان داشت با آن روحیه وارد بشوند، با آن روحیه وارد شوید ، امروز به این جور آدم ها این انقلاب احتیاج دارد ، ای کاش ما هم می توانستیم من می توانستم جزو آن جور آدم ها می شدم . خوب است انسان در سپاه بی نام و نشان در خدمت اسلام باشد.

یک نصیحت دیگر هم بکنم و آن توصیه این است که هرچه می توانید کار کنید تلاش کنید بیکار نمانید ما امروز احتیاج داریم به کار،کار کنید هرجا هستید، یکی از کارهایتان کار برای حزب باشد، یاد گرفتن یاد دادن، نصیحت کردن ، اخلاق، تعلیم دادن، الگوی اخلاق شدن.

برادران و خواهران را بالا آوردن از دیگرانی که باید آموخت آموختن و به کسانی که باید تعلیم داد تعلیم دادن، این کار است. برادرانی که مسئولند کار کنند. وقت بگذارید ، سرمایه گذاری کنید اداره یک تشکیلات کاری است جدی ، اگر می خواهید برای اسلام و برای مردم مفید باشید باید کار کنید.

از فرصت آدم های مومن استفاده کنید، انسان های مومن و خالص استفاده کنید از چهره هایی که به علم، به عمل، به تقوا، به پایبندی به انقلاب به علاقمندی به امام و خط امام شناخته شده اند استفاده کنید.

ارزشهای طراز اول قرآنی را ببینیم چه چیزهائی است، علم است، جهاد است، تقوی است، تلاش در راه خداست ، و بی رغبتی به امور دنیوی است.

انشاءا..ببینید اینها در چه کسانی هست در هر که هست بشوید مخلصش.

بنده حاضرم پای آن کسی را که این ارزشها را داشته باشد ببوسم، خاک پایش را به چشمم بمالم. داریم الحمدلله داریم، هستند کسانی که وجود این ها می تواند به انسان تعلیم بدهد.

آدم را به یاد خدا بیاندازد، کار برای خداست. برادران و خواهران باید کار کنید، دستگیری کنید از کسانی که به شما احتیاج دارند و خودتان را تربیت کنید. البته همانطوریکه بارها گفته ایم و در بعضی از صحبتهایمان، سخنرانی هایمان تکرار کرده ایم.

هرکسی که مومن با تقوی است در خدمت اسلام است، در خط امام است، این از نظر ما عضو حزب جمهوری اسلامی است می خواهد کارت عضویت داشته باشد یا نداشته باشد.

مبادا یک دیوار بکشید خودتان و بین مردم با فضیلت ترین حالت ها برای ما این است که محور باشیم در میان مردم.البته حامل امانت به تشکیلات بودن خود یک ارزش است.این را هم بگویم به شما بر خلاف نظر آنهائیکه خیال می کنند عضویت حزب یک ارزش منفی است.

بنده تاکید می کنم که عضویت حزب یک ارزش مثبت است آن که با تقوی است و عالم ومجاهد فی سبیل الله است و زاهد در دنیاست اگر عضو یک مجموعه ای باشد که این مجموعه برای خاطر خدا با هم دارند کار می کنند.

خود این عضویت یک ارزش دیگر است ،کفه آدم را سنگین می کند و بعضی ها اشتباه می کنند البته بعضی ها درست نمی دانند اصلا مسئله حزب چیست و چگونه است.تبلیغات زیاد شده،دشمن تبلیغات کرده است،هنوز زنگ صدای بدخواهانه آن یهودی فراری گوشه و کنار توی گوش این و آن است.

بعضیها ندانسته همان را تکرار کردند تقویت کردن نه اینجور نیست که اگر کسی عضو حزب جمهوری اسلامی است باید احساس کند چیزی کم دارد ابدا اگر این عضویت در خدمت الله و در خدمت قرآن و هدف های قرآنی باشد افتخار هم بکند.

این طور تبلیغات می کردند تبلیغات واقع بینانه یا مخلصانه نبوده آن اوائل طرفداران بنی صدر تبلیغات راه انداخته بودند که بعضیها می گفتند که چطور کسی که امام جمعه است می تواند عضو حزب باشد. البته چند تا نوشتند به ما، در جواب گفتم یک وقتی در جمعی گفتم که:

آن شخصیت عظیم القدری که ما مقلدش هستیم و مامومش هستیم و او ما را منصوب کرده به این مسئولیت او را از قبل از همه این مردم می دانست که ما عضو حزب جمهوری اسلامی هستیم . هنوز هم گاهی می رویم به خدمتشان راجع به حزب صحبت می کنیم .مشکلاتی داریم مطرح می کنیم ،گاهی از ایشان پول می گیریم ، اینها اشتباه می کردند بعضی هنوز هم همان فکرها را می کنند.

باز هم اشتباه می کنند، امیدواریم که خدا نیت های ما را پاک کند نیتهای ما را خالص کند امیدواریم خداوند به حرکت ما در راه خدا شتاب ببخشد.

امیدواریم خداوند دلهای ما را به هم نزدیک کند، امیدواریم خداوند بدبینیها و بد خواهیها را از دلهای ما بیرون بیاورد و امیدواریم ما را به تلاش موفق در راه خودش تلاشی که به نتیجه می رسد موفق بدارد.

خسرو محمدزاده بازدید : 301 یکشنبه 29 بهمن 1391 نظرات (1)

چكيده
پديده‌ي بيداري اسلامي كه با عبارات احياي اسلام، جنبش اسلامي و بينادگرايي مطرح مي‌شود، حدود يك قرن است كه يكي از مسائل خاورميانه مي‌باشد. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ابعاد بيداري اسلامي را بين‌المللي و شتاب و تأثير شگرفي بر تحولات سياسي و فرهنگي داشته است.
دولت آمريكا براي تسلط خاورميانه به عنوان اولين گام در راستاي تسلط بر جهان و اجراي استراتژي تك‌قطبي كردن جهان و خود را «قلدر محله كردن»؛ با سه هدف مشخص،‌ اقدامات خود را آغاز كرده است:
1. تسلط بر مراكز نفتي و دولتهاي صاحب نفت براي تأمين هزينه‌هاي سلطه‌ي جهاني خود و جلوگيري از قدرت گرفتن دولتهاي صادركننده نفت.
2. تأمين امنيت و سلطه‌ي اسرائيل و صهيونيسم بر خاورميانه كه بخشي از سياست مشترك جهاني آمريكا مي‌باشد.
3. مهار و يا انحراف اسلام سياسي و كنترل جنبش‌هاي اسلامي براي جلوگيري از نفوذ اين جريان به خارج از منطقه خاورميانه.
اگرچه اقدامات انجام شده براي سركوب موج گرايش به اسلام سياسي ـ انقلابي موفقيتي نداشته اما استحاله فرهنگي، غلبه‌ي تفكر سكولاريسم، نفوذ عوامل خود در مراكز‌ آموزشي، فرهنگي و رسانه‌ها و به راه انداختن جنگ رواني ـ تبليغاتي بر ضد اسلامو مسلمانان، تحت عناوين مبارزه با تروريسم، دفاع از حقوق بشر، نابودي سلاح‌هاي كشتار جمعي و هسته‌اي، برقراري دموكراسي،‌ برنامه راهبردي آمريكا در قرن 21 مي‌باشد كه تلاش‌هاي زيادي در جهت اجراي آنها در جريان است و به اين دليل چالش‌هاي گسترده در منطقه وجود دارد.

 

مقدمه
ابتداي قرن چهاردهم نقطه‌ي آغاز تحول و حركت جديدي در جهان اسلام بود. اگرچه حركت مزبور كندوتا حدودي نامحسوس بود ولي به تدريج احياي حيات سياسي و اجتماعي مسلمانان و حضور آنان در صحنه‌هاي مبارزاتي و طرح گفتمان‌هاي حكومت ديني، عدالت‌خواهي،‌ استقلال‌طلبي،‌ اصطلاح بيداري اسلامي را در فرهنگ سياسي و بين‌المللي وارد كرد.
بيداري اسلامي كه در ابتدا بيشتر جنبه داخلي و مرتبط با مسائل اجتماعي مسلمانان داشت، پس از چند حركت سياسي بر ضد سلطه نيروهاي خارجي و استعماري به موضوع مهم و حياتي دولت‌هاي بزرگ تبديل شد. با اجراي طرح‌هاي كوتاه‌مدت و بلندمدت توسط قدرتهاي بزرگ استعماري، جريان بيداريو جنبش‌هاي اسلامي حدود يك قرن مبارزات و مشكلات بسياري را پشت سر گذاشت و سرانجام در آخرين سال قرن چهاردهم هجري با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، اوضاع و احوال جديدي شكل گرفت كه در ادامه‌ي خود تحولات و دستاوردهاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و بين‌المللي زيادي داشته است. به گونه‌اي كه بازتاب و پيامدهاي اين پديده، موضوع مستقلي است كه در غالب مراكز تحقيقات استراتژيك جهان اكنون مورد پژوهش درگفتگو و كتاب‌ها و مقالات بسياري در اين زمينه چاپ و منتشر شده است. آنچه در اين نوشتار مورد بررسي قرار مي‌گيرد، سياست راهبردي سلطه‌ي استكباري سرمايه‌داري و به ويژه ايالات متحده آمريكا به عنوان بزرگترين دولت استكباري و رهبر جهان سرمايه‌داري، در قبال بيداري اسلامي و استراتژي مقابله با حركت‌هاي مبارزات ناشي از آن مي‌باشد.

 

انقلاب اسلامي و پيامدهاي آن
  قريب چهل سال دوران پس از جنگ جهاني دوم، بيشترين اهتمام و برنامه‌ريزي‌هاي سلطه‌ي سرمايه‌داري معطوف به مبارزات با كمونيسم و اداره‌ي جهان دوقطبي بود. به گونه‌اي كه تماميمسائل در چگونگي روابط شرق و غرب و به عبارت ديگر سرمايه‌داري و كمونيسم خلاصه و هر تحولي در اين چارچوب تجزيه و تحليل مي‌شد. در حالي كه جهان اسلام جنگ در سه جبهه را كه از ابتداي قرن چهاردهم آغاز كرده بود، همچنان ادامه مي‌داد. جنگ با حكومت‌هاي فاسد و وابسته كه همچنان در اشكال مختلف ادامه دارد؛ و جنگ با جريان‌هاي فكري و فرهنگي وارداتي كه توسط قدرتهاي استعماري و عوامل نفوذي آنها هدايت مي‌شد و بالاخره جنگ با جهل و خرافات و عقب‌ماندگي‌هاي گوناگون كه جنگي بسيار سختو نيازمند زماني طولاني مي‌باشد. قدرت‌هاي استكباري ادامه‌ي سلطهو حاكميت خود را بر سرزمين‌هاي مسلمانان در حكومت‌هاي وابسته و ضد مردمي مي‌ديدند و رويكرد آنها به سركوب حركت‌هاي مردمي و گسترش فرهنگ و ارزش‌هاي غربي بود. مسلمانان مبارز در قالب تشكل‌هاي غيررسمي،‌ غيرمتمركز و تا حدودي ناشناخته براي قدرتهاي استعماري به آموزش و اجراي فرايض ديني پرداختند و به تدريج با توسعه‌ي آگاهي‌ها و احياي روح ديني و انگيزه‌هاي اسلامي، فعاليت‌ها و تأثيرات اجتماعي و سياسي خود را گسترش دادند.
انقلاب اسلامي در ايران از نظر تحليل‌گران سياسي و اجتماعي و قدرتهاي بزرگ نه تنها پديده‌اي مهم و فوق‌العاده بلكه عجيب و باورنكردني بود. انقلابي كه عليرغم حاكميت نظام دوقطبي در جهان، شعار استقلال و نفي سلطه‌ي شرق و غرب، و با وجود دو قرن مبارزه با دين، خواستار حضور دين در صحنه‌هاي اجتماعي،‌سياسي و بين‌المللي شده وشعار حكومت ديني مي‌دهد. بيداري اسلامي در واقع جريان ناشناخته و نيرومندي بر ضد سلطه‌ي فكري، سياسي و اقتصادي شرق و غرب بود كه انقلاب اسلامي در ايران يكي از ثمرات و آثار برجسته و توسعه‌دهنده‌ي آن بوده است.
«مايكل برانت» يكي از معاونان سابق سازمان اطلاعت مركزي آمريكا (سيا) در مصاحبه‌اي گفت: «جهان اسلام از قرن‌ها پيش تحت سيطره‌ي دول غربي بوده است و اگرچه در يك قرن اخير اغلب كشورهاي اسلامي به ظاهر استقلال خود را به دست آورده‌اند ولي نظامهاي سياسي و اقتصادي و به خصوص فرهنگ اين جوامع، هنوز در كنترل غربي‌هاست و از آنها پيروي مي‌كنند.
  در سال 1357 با وقوع انقلاب اسلامي در ايران، آمريكاييها متحمل خسارات سنگيني شدند. ابتدا ما فكر مي‌كرديم اين انقلاب خواست طبيعي جامعه مذهبي ايران است كه رهبران مذهبي آن قصد بهره‌گيري از شرايط را دارند، و با كناره رفتن شاه ما مي‌توانيم به مرور افراد مطلوب خود را [نظير ساير كشورها و انقلاب‌ها] بر روي كار بياوريم و سياست‌هاي خود را در ايران تداوم بخشيم. اما با گذشت زمان و گسترش فرهنگ انقلاب اسلامي در كشورهاي منطقه به خصوص در عراق، پاكستان،‌ لبنان و كويت و ديگر كشورها، متوجه شديم كه در تحليل‌هاي خود اشتباه كرديم.
در يك گردهمايي كه با حضور مقامات سازمان «سيا» برگزار شد و در آن نماينده‌اي از سرويس اطلاعاتي انگليس ـ به علت تجارت زياد اين كشور در جوامع اسلامي ـ نيز حضور داشت، به اين نتيجه رسيديم كه پيروزي انقلاب اسلامي ايران فقط نتيجه‌ي سياست‌هاي اشتباه شاه در مقابله با اين انقلاب نبوده است؛ بلكه عوامل ديگري مانند قدرت رهبر مذهبي آن و استفاده از فرهنگ شهادت دخيل بودند كه اين فرهنگ از هزار و چهارصد سال پيش توسط نوه پيامبر اسلام (امام حسين(ع)) به وجود آمده و هر ساله با عزاداري در ايام محرم اين فرهنگ ترويج و گسترش مي‌يابد. ما همچنين به اين نتيجه دست يافتيم كه شيعيان بيشتر از ديگر مذاهب فعال و پويا هستند. در اين گردهمايي تصويب شد كه بر روي مذهب شيعه تحقيقات بيشتري صورت گيرد و طبق اين تحقيقات برنامه‌ريزي داشته باشيم. به همين منظور 40 ميليون دلار بودجه براي آن اختصاص داديم.
  
اين پروژه در سه مرحله به ترتيب زير انجام شد:
 جمع‌آوري اطلاعات و آمار
 اجراي اهداف كوتاه‌مدت با انجام تبليغات عليه شيعيان و راه‌اندازي اختلافات مذهبي ميان شيعيان با ديگر مذاهب اسلامي
 اجراي اهداف بلندمدت جهت از بين بردن اين مذهب.» (1)
بيداري اسلامي كه در واقع بازگشت به اسلام (و به تعبيري ديگر «احياي اسلام») پس از يك دوره سكون و سكوت است، عامل ظهور جنبش‌هاي اسلامي مي‌باشد و شرايط جديدي را شكل داد كه نه تنها غيرمنتظره بود، بلكه با وجود بيش از يك قرن از آغاز آن و ربع قرن پس از پيروزي مرحله‌اي آن، هنوز هم براي شناخت و براي مقابله با آن با معضلات پيچيده و متعددي روبرو هستند. زيرا فرهنگ و ارزش‌هاي دروني اين حركت علاوه بر انطباق با فطرت الهي انسان، برتر و نيرومندتر از فرهنگ و ارزش‌هاي مادي است و براي ديگران كه فقط در سطح تئوري و نظري مسائل را مي‌بينند تا حدودي قابل درك و محسوس نمي‌باشد. از اين رو برداشتهاي متفاوت و در نتيجه شيوه‌هاي مختلفي براي برخورد با اين پديده تبيين و تحليل شده است. طبعا در اين نوشته برخوردهاي مجموعه‌ي قدرت‌هاي سرمايه‌داري و به ويژه آمريكا مورد بررسي خواهد بود زيرا بلوك كمونيسم كه ديگر موجوديتي ندارد و ديگر كشورها يا از خود توان ندارند و يا تابع و از اقمار غرب مي‌باشند.

 

شيوه‌هاي مقابله با بيداري اسلامي
دو گرايش عمده در برخورد با بيداري، احياگري و جنبش‌هاي اسلامي ـ و در تعبير تبليغاتي و انحرافي آن بنيادگرايي اسلامي ـ در ميان دولتهاي بزرگ و سياستمداران و استراتژيست‌ها وجود دارد. اگرچه هر دو گرايش هدف واحدي ـ‌كه حذف و از بين بردن نفوذ و حضور اسلام در صحنه‌هاي سياسي و بين‌المللي است‌ـ را دنبال مي‌كنند، گروهي معتقد به تقابل و گروه ديگري معتقد به تعامل مي‌باشند. گروه اول چنين باور دارند و تبليغ مي‌كنند كه اسلام و مسلمانان همچون كمونيسم انحصارطلب،‌ استبدادي و عميقا سازش‌ناپذير و ضد سرمايه‌داري و در نهايت ضد غرب (2) مي‌باشند. به اين ترتيب اسلام ضد دموكراسي و ليبراليسم و طبعا مخالف سكولاريسم رايج و مورد حمايت غرب مي‌باشد. تقابل‌گرايان در واقع معتقدند تهديد اسلام مشابه تهديد كمونيسم است.
«از منظر اين گروه، اسلام به عنوان يك تهديد راهبردي عمده در دوره‌ي پس از جنگ سرد جانشين كمونيسم شده است... «دانيل پايپتس» ـ‌از مشاوران شوراي امنيت آمريكا در دوران نومحافظه‌كاران‌ـ بر اين نكته تأكيد مي‌ورزد كه چالش بنيادگرايان اسلامي نسبت به غرب ژرف‌تر از چالش كمونيست‌ها است. كمونيست‌ها صرفا با سياست‌هاي ما مخالف بودند و نه با كل جهان‌بيني، شيوه‌ي لباس پوشيدن، شيوه‌ي عبادت و شيوه‌ي همسرگزيني ما! از نظر او اسلام ذاتاً با غرب مخالف است. آمريكايي‌ها به اسلام به عنوان يك دشمن مي‌نگرند و همانند كمونيسم دوران جنگ سرد، اسلام را تهديدي عليه غرب مي‌دانند.
  اين خط فكري توسط معاون پيشين «ريچارد نيكسون»، «واتر مك دوگال» ايجاد شد كه روسيه‌ي شوروي را به اتحاد با جبهه‌ي مسيحيت عليه دشمن مشتركشان يعني اسلام دعوت كرد.
تقابل‌گرايان با توجه به اين باور كه دموكراسي با اسلام ناسازگار است، از ايالات متحده مي‌خواهند به متحدين خاورميانه‌اي خود براي تحقق حقوق بشر و اصلاحات دموكراتيك فشار نياورد. فشار براي دموكراتيزاسيون زودرس مي‌تواند باعث تضعيف چشمگير رژيم‌هاي طرفدار ايالات متحده و ظهور نظام‌هاي ديكتاتوري، تئوكراتيك و متعصب‌تر گردد. در اين ديدگاه دموكراسي در خاورميانه كالايي است كه راه رژيم‌هاي ضددموكراتيك را براي كسب قدرت هموار مي‌سازد.» (3) طرفداران درگيري فيزيكي و همه‌جانبه براي نابودي جريان بيداري اسلامي و حركتهاي مردم اسلامگرا به دلايل متعددي علاوه بر موارد اشاره شده، نگران آينده‌اي مي‌باشند كه اوضاع از كنترل آنان خارج و گسترش موج گرايش به اسلام به حدينيرومند و نافذ باشند كه نظام فكري، اقتصادي و حتي امنيتي و سياسي آنان را تحت تأثير قرار دهد.  «ساموئل هانتينگتون» از نظريه‌پردازان معروف تقابل‌گرا با بيداري و جنبش‌هاي اسلامي، مي‌گويد: «در جهان جديد منبع اصلي تعارض، ايدئولوژي يا اقتصاد نخواهد بود. شكاف‌هاي بزرگ ميان بشريت و منبع اصلي تعارض، فرهنگي خواهد بود. رويارويي تمدن‌ها، سياست جهاني را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد! در هر دو سوي، تعامل اسلام و غرب با عنوان برخورد تمدن‌ها تلقي مي‌شود.» (4) وي پيش‌بيني مي‌كند كه جنگ جهاني آينده جنگ تمدن‌ها است.»

 

اهداف سلطه بر خاورميانه
از طرف ديگر ايالات متحده براي تحقق استراتژي تك‌قطبي كردن جهان و به اصطلاح خودشان «قلدر محله شدن» به دلائل زير تسلط بر خاورميانه را ضرورتي اجتناب‌ناپذير مي‌داند.

1ـ مقابله با بيداري اسلامي
روند گسترش بيداري اسلامي به گونه‌اي مي‌باشد كه بعد از فروپاشي شوروي و محو كمونيسم به يكي از جدي‌ترين مباحث بين‌المللي درآمده است، زيرا نه تنها مسلمانان را در شرايط جديدي قرار داد، بلكه ساير اديان نيز به تدريج نقش اجتماعي و سياسي بيشتري يافتند و مهمتر آنكه مقوله‌ي دين به يكي از موضوعات مطرح و مؤثر در صحنه‌ي بين‌المللي درآمد. (5)
  امروز اصطلاحاتي نظير «اسلام سياسي»، «اسلام انقلابي»، «اسلام خميني» و «اسلام ايراني»‌را نظام استكبار سرمايه‌داري جايگزين اصطلاحاتي نظير «غول كمونيسم»، «بلوك شرق»، «دنياي پشت پرده‌ي آهنين» كرده است.
فلسفه‌ي اصلي رويكرد به جايگزيني تهديد بيداري اسلامي بلافاصله پس از فروپاشي شوروي به دو سياست استراتژيك بلندمدت غرب برمي‌گردد.

 

1ـ 1ـ دشمن نيرومند خارجي
  اروپا و آمريكا در دو قرن اخير براي توجيه جنايات استعماري و اقدامات سلطه‌جويانه خود و براي جلب حمايت مردم خود و جلب آراي آنان و براي به حداكثر رساندن منافع خود، جرياني را به صورت تهديد مشترك خود معرفي مي‌نمايند. لذا پس از اضمحلال كمونيسم و بلوك شرق، ‌اسلام به عنوان دشمن اصلي غرب و حتي جهان بشريت معرفي شد. اگرچه به دلايلي و از جمله منافع عظيم و دولتهاي دست‌نشانده در جهان اسلام، مجبور به انتخاب كلمه‌ي «تروريسم» شدند. بنابراين در ذهنيت و تصور زمامداران و مردم، اسلام همان تروريسم و به همين علت محكوم به نابودي است؛ از اينروبايد جنگ صليبي جديد راه‌اندازي شود.
«دولت بوش بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 (20 شهريور 1380) به گونه‌اي عمل كرد كه نشان دهد جهان اسلام در قالب تروريسم به جنگ آمريكا آمده است. ابتدا از ورود به جنگ صليبي خبر دادو آنگاه انگشت اتهام را متوجه مسلمانان و گروه‌هاي اسلامي كرد. اما عملكرد بعدي آن در سه بخش نظامي، سياسي و تبليغاتي نشان داد كه اتخاذ سياست نظامي‌گري فصلي تنظيم شده از پرونده‌ي تغيير در نظم جهاني براي ارتقاي نقش و موقيعت آمريكا به عنوان تنها ابرقدرت باقيمانده از جنگ سرد است.» (6)
آنچه كه در چند سال انجام شد و همچنان ادامه دارد ـكه خسارات و مصائب بسياري بر امت اسلام بر جاي گذاشت ـ‌در راستاي اجراي اين سياست بوده است. مقاومت مسلمانان در مقابل سلطه‌ي غرب و حمايت استكبار سرمايه‌داري از دولتهاي دست‌نشانده و احتمال قطع منافع آنان در جهان اسلام،‌ از جمله دلايل رويكرد به اين سياست استراتژيك مي‌باشد. منافع غرب در اين منطقه به اندازه‌اي گسترده و استراتژيك مي‌باشد كه تصور نمي‌كنند بدون سلطه‌ي كامل بر جهان اسلام و متوقف كردن روند بيداري اسلامي بتوانند به حيات سياسي و اقتصادي خود ادامه دهند.

 

1ـ 2ـ ضديت با اسلام
  ضديت و دشمني آشكار و تاريخي غالب مسيحيان و يهوديان با اسلام و مسلمين در قرن اخير با بيداري اسلامي و حركت اجتماعي ـ‌ سياسي و با حضور مسلمانان در صحنه‌ي بين‌المللي تشديد شد. اقدامات اروپا و اخيراً آمريكا در جنگ با اسلام بسيار گسترده و جدي است. فروپاشي خلافت عثماني، تأسيس رژيم غاصب اسرائيل،‌ تأسيس سلسله‌ي پهلوي، نابودي ثروت‌هاي مادي و معنوي مسلمانان،ايجاد تفرقه و جنگ مستمر در ميان مسلمانان، رواج ناسيوناليسم و ملت‌پرستي و جلوگيري از تحقق امت به معناي واقعي آن، مبارزه‌ي همه‌جانبه و گسترده با انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران و تبليغ بر ضد مسلمانان بخشي از اقداماتي است كه ناشي از دشمني دولتهاي استكباري با اسلامو حضور مسلمانان در صحنه‌هاي ملي و بين‌المللي براي حفاظت و دفاع از هويت و منافع خود مي‌باشد.
كوشش براي شكل دادن و بنيانگذاري نظامي جديد كه با جهان‌بيني مادي و سلطه‌گرا در تضاد است و تلاش براي تحقق نظام ديگري متفاوت از نظام تحميلي «دولت ـ‌ملت» به عبارت ديگر حركت در جهت همگرايي و در نهايت وحدت جهان اسلام به منظور مقابله با سلطه‌ي فرهنگي و ارزشي غرب و احياي فرهنگ و ارزش‌هاي ديني ـ توحيدي، نگراني ديگر است كه علت بسيج امكانات و جنگ بر ضد بيداري اسلامي شده است. زيرا اسلام انقلابي مستقيما فهم رايج از نقش خنثي و خاموش مذهب در سياست و اخلاق را هدف قرار مي‌دهد. تغيير برنامه‌هاي آموزشي، ايجاد شبكه‌هاي ماهواره‌اي ويژه‌ي مسلمانان، اعراب و ايرانيان به زبان‌هاي فارسي و عربي، تغيير اسامي اسلامي، حذف مفاهيمي همچون جهاد، امر به معروف و نهي از منكر و شهادت، ترويج سكولاريسم و لائيسم، رواج گسترده‌ي فساد و فحشا بخشي از اقدامات در حال اجرا در راستاي استراتژي بلندمدت غرب براي «استحاله‌ي فرهنگي جهان اسلام و جلوگيري از گسترش بيداري جنبش‌هاي اسلامي»‌مي‌باشد.
«مايكل برانت» معاون سابق سيا در اين زمينه مي‌گويد: «مراجع شيعه در طول تاريخ هيچگاه از حاكم غيراسلامي و ظالم تبعيت نكرده‌‌اند. در ايران با فتواي آيت‌الله شيرازي سياستهاي انگليس با شكست مواجه شد و حكومت شاه كه هم‌پيمان با آمريكا بود توسط آيت‌الله خميني برچيده شد. در عراق صدام با تمام توان نتوانست حوزه‌ي علميه‌ي نجف را مجبور به تبعيت از خود كند، و به همين منظور موسي صدر ارتش‌هاي انگليس، فرانسه و اسرائيل را مجبور به فرار از اين كشور كرد و حزب‌الله لبنان نيز صدمات سنگيني را به ارتش اسرائيل در جنوب اين كشور وارد كرد.  اين تحقيقات ما را به اين نتيجه رساند كه به طور مستقيم نمي‌توان با مذهب شيعه رودرو شد و امكان پيروزي بر آن بسيار سخت است و بايد پشت پرده كار كنيم.
  ما به جاي ضرب‌المثل انگليسي «اختلاف بينداز و حكومت كن» از سياست «اختلاف بينداز و نابود كن» استفاده مي‌كنيم. در همين راستا برنامه‌ريزي‌هاي گسترده‌اي را براي سياست‌هاي بلندمدت خود طرح كرديم. حمايت از افرادي كه با مذهب شيعه اختلاف دارند، ترويج كافر بودن شيعيان به گونه‌اي كه در زمان مناسب عليه آنان توسط ديگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنين بايد تبليغات گسترده‌اي را عليه مراجع و رهبران ديني شيعه صورت دهيم تا آنان مقبوليت خود را در ميان مردم از دست بدهند.
يكي ديگر از مواردي كه بايد روي آن كار مي‌كرديم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت‌طلبي بود كه هر ساله شيعيان با برگزاري مراسمي اين فرهنگ را زنده نگاه مي‌دارند. ما تصميم گرفتيم با حمايت‌هاي مالي از برخي سخنرانان و مداحان و برگزاركنندگان اصلي اينگونه مراسم كه افرادي سودجو و شهرت‌طلب هستند،‌ عقايد و بنيان‌هاي شيعه و فرهنگ شهادت‌طلبي را سست و متزلزل كنيم و مسائلي انحرافي در آن به وجود آوريم، به گونه‌اي كه شيعه يك گروه جاهل و خرافاتي در نظرآيد. در مرحله‌ي بعد، بايد مطالب فراواني عليه مراجع شيعه جمع‌آوري شده و به وسيله‌ي مداحان و نويسندگان سودجو انتشار دهيم و تا سال 1389 (2010 ميلادي) مرجعيت را كه سد راه اصلي اهداف ما مي‌باشند تضعيف كرده و آنان را با دست خود شيعيان و ديگر مذاهب اسلامي نابود كنيمو در نهايت تير خلاص را بر اين فرهنگ و مذهب بزنيم. (7)

 

2ـ‌تسلط بر نفت و بازار منطقه
پس از جنگ جهاني اول و با شدت بيشتري بعد از جنگ جهاني دوم، نفت به صورت كالايي استراتژيك، مهم و حياتي براي اقتصاد قدرت‌هاي بزرگ شد. به گونه‌اي كه تسلط بر كشورهاي صادركننده نفت به ويژه در خاورميانه، محور سياست خارجي و بين‌المللي دولتهاي بزرگ گرديد. غرب تلاشگسترده‌اي كرد تا منافع دسترسي شوروي به منافع منطقه بشود و لذا تسلط بر ايران براي شرق و غرب به صورت اساسي‌ترين سياست ثابت آنها درآمده بود. از اين رو اتحاد موضع شرق و غرب در مقابله به نهضت اسلامي ملت ايران از معدود مواردي بود كه پس از جنگ جهاني دوم اتفاق ‌افتاد. زيرا خود را در مقابل دشمن مشتركي مي‌ديدند كه سلطه‌جويي استكبار را نمي‌پذيرفت و با فرهنگ و ارزش‌هاي جديدي به صحنه‌ي سياسي و مبارزاتي آمده است.
  استخراج و صدور نفت و سودهاي حاصل از آن به اندازه‌اي از اهميت و وضعيت مناطق نفت‌خير و دولتهاي صادركننده‌ي نفتدارد. هرگونه تحول مهمي در خاورميانه و به ويژه در خليج فارس تأثير زيادي بر وضعيت بازار نفت، اعم قيمت آن، قيمت سهام در بازارهاي بورس، وضعيت اقتصادي و تراز بازرگاني بسياري از كشورها خواهد داشت. از اين رو منطقه‌ي خاورميانه به دليل برخورداري از حدود دو سوم ذخاير شناخته شده‌ي نفتي، توليدو صدور روزانه بيش از نيمي از نفت مصرفي جهان در مراكز ثقل سياست‌هاي نظام سرمايه‌داري به ويژه آمريكا و اروپا قرار دارد.
در ارتباط با اين جريان موضوع ديگري كه اهميت نفت را مضاعف مي‌كند، بازگرداندان دلارهاي حاصل از فروش نفت به غرب، براي به گردش درآوردن چرخ‌هاي نظام سرمايه‌داري است. به عبارت ديكر دلارهاي نفتي براي توليد كالا و ايجاد اشتغال و فروش محصولات غرب به قيمت‌هاي تحميلي به كشورهاي صادركننده كه در واقع استثمار مضاعف مي‌باشد. به همين دليل بخش عمده‌اي از سياست‌ها و اقدامات دولتهاي بزرگ در خاورميانه به سياستهاي‌ نفتي معروف است. اكنون در صحنه‌ي بين‌المللي سه مقوله‌ي بيداري اسلامي، نفت و خاورميانه آن چنان به يكديگر وابسته شده‌اند كه مسائل و جريان‌هاي فكري،‌ اقتصادي و ژئوپلتيكي جهان را تحت‌الشعاع خود قرار داده و به گونه‌اي است كه امكان جدا كردن آنها از يكديگر غيرممكن شده است.
  ارائه طرح «خاورميانه بزرگ» در راستاي تحقق دو هدف مهم و حل دو معضل جدي استكبار غرب در منطقه مي‌باشد. تسلط بر خاورميانه به منزله‌ي اولين مرحله‌ي اجراي تك قطبي كردن جهان، و بهره‌گيري از نفت و دلارهاي حاصل از فروش آن براي تأمين هزينه‌هاي اجراي پروژه قلدر محله شدن است. مهار و يا انحراف بيداري اسلامي و پياده كردن فرهنگ و ارزش‌هاي آمريكايي دو هدف راهبردي ديگر براي پيروزي در اولين مرحله اجراي طرح استراتژيك قرن 21 آمريكا و سياست منزوي كردن رقبا و انحصاري كردن قدرت ايالات متحده مي‌باشد. در واقع آمريكا باتسلط بر نفت و بازار خاورميانه، از كليه‌ي دولتهاي ديگر باج ارزان‌فروشي نفت و دريافت مابه‌التفاوت با قيمت واقعي، و دريافت بخشي از سود حاصل از فروش كالاها را در اين منطقه، به عنوان ژاندارم و حافظ و حاكم منطقه خواهد گرفت. اگرچه تاكنون عليرغم تلاش‌ها و هزينه‌هاي بسيار و از دست دادن حيثيت و آبرو نتوانسته كاملا به خواسته‌هاي خود برسد ولي از آنجا كه طرح بلندمدت مي‌باشد، لذا ممكن است كه با وجود تهديدات و معضلات پيچيده اين تلاش‌ها ادامه پيدا كند. ميزان و چگونگي موفقيت يا شكست طرح بستگي به قدرت جنبش‌هاي اسلامي و مقاومت آنها و گسترش و تعميق بيداري اسلامي دارد. (8)

 

3ـ‌براندازي جمهوري اسلامي ايران
موقعيت استراتژيك و ژئواستراتژيك ايران هميشه و به ويژه در دو قرن اخير مورد توجه دولت‌هاي بزرگ بوده است. تلاش پرتغالي‌ها، هلندي‌ها، روس‌ها، عثماني‌ها، انگليسي‌ها، آمريكايي‌ها و حتي افغان‌ها! (در دوره‌ي صفويه) براي تسلط بر ايران بخشي از تاريخ پرفراز و نشيب قرون معاصر اين كشور است. با تسلط مشترك آمريكا ـ انگليس بعد از كودتاي 28 مرداد 1332، ايران در سياست جهاني قدرتهاي بزرگ از موقعيت ويژه‌اي برخوردار شد و رژيم وابسته و فاسد پهلوي آنچنان در خدمت منافع غرب به ويژه آمريكا بود كه كيسينجر گفت: «شاه نادرترين متحد آمريكا در جهان و يك هم‌پيمان نامشروط بود.» (9)
انقلاب اسلامي در ايران به دلايل متعدد نمي‌توانست براي غرب به ويژه آمريكا قابل قبول و قابل تحمل باشد. لذا از همان اولين روزهاي پس از پيروزي انقلاب تلاشهاي گسترده در اشكال گوناگون براي براندازي و يا حداقل تغيير رفتار و استحاله‌ي فرهنگي آغاز شد. مجموعه‌ي اقدامات و چالش‌هاي آمريكا و ايران و دلايل هريك از آنها خود به تنهايي تحقير جداگانه‌اي را مي‌طلبد. «... آمريكا ايران را نيروي هدايت‌كننده در پشت خيلي از ستيره‌جويي‌هاي اسلام‌گرايان در جهان مي‌بيند. اين دغدغه و عطف توجه به ايران تحت حاكميت روحانيون نه تنها ناشي از تجربه‌ي تلخ اين كشور درطول بحران گروگان‌ها، بلكه به دلايل هراس اين كشور از ايدئولوژي اسلام انقلاب ايران نيز هست... از اين رو، تمايز نظري كه مقامات ايالات متحده بين اسلامگرايان ميانه‌رو و جنگ سالار قائل مي‌شوند در مورد ايران كاربرد ندارد.  ... مسأله ايران رويكردي را كه ايالات متحده به اسلام‌گرايان داشته است روشن مي‌سازد. سردرگمي فكري ايالات متحده درباره‌ي بيداري اسلامي و سوءظن اين كشور به اسلام‌گرايان را نمي‌توان بدون رمزگشايي از علل هراس عميق دستگاه سياست خارجي آمريكا از ايران فهميد. چنين به نظر مي‌رسد كه واشنگتن از انقلاب ايران به عنوان معيار اوليه براي سنجش اسلام‌گراي احيا شده در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا، استفاده مي‌كند. در اين زمينه، سياست آمريكا در قبال ايران، پيامدهاي گسترده‌تري براي روابط آمريكا با اسلام‌گرايان در همه مناطق جهان دارد.» (10)
چالش‌هاي سياسي، اقتصادي و امنيتي آمريكا با ايران در 25 سال گذشته به اعتراف بعضي از مقامات ايالات متحده نتوانست از گسترش بيداري اسلامي حتي در داخل اروپا و آمريكا جلوگيري كند. به گونه‌اي كه امروز يكياز مباحث و عناوين همايش‌ها و تحقيقات پيرامون راه‌هاي مقابله بااين پديده به ويژه آمريكا و اروپاست.  وزارت خارجه‌ي انگليس در يك تحقيق راهبردي براي دولت، روند تحولات آينده را چنين تحليل مي‌كند: «رويارويي احتمالي ايده‌هاي مذهبي و فرهنگي به احتمال قوي انگلستان و دموكراسي‌هاي غربي را تحت تأثير قرار خواهد داد. عقايد مذهبي مجددا به نيروهاي محرك روابط بين‌الملل بدل خواهد شد. در پاره‌اي از موارد اين نيرو با اهداف و انگيزه‌هاي سياسي درهم مي‌آميزد. به نظر مي‌رسد مسائلي در روابط ميان دموكراسي غربي و پاره‌اي از كشورهاو گروه‌هاي اسلامي بروز خواهد كرد. علل تنش در روابط بسيار پيچيده‌اند. مساله‌‌ي اسرائيل ـ‌فلسطين اگر حل نشود به قوت خود باقي خواهد ماند. تنش‌هاي مذهبي خارجي مي‌توانند به صورت مستقيم و غيرمستقيم اوضاع انگلستان را تحت تأثير قرار دهد.
مديريت روابط با كشورهاي اسلامي و ملل مسلمان يكي از چالش‌هاي مهم و استراتژيك جهان غرب طي دهه‌ي آينده و پس از آن خواهد بود. جهان بايد شناخت مذهبي و انگيزه‌هاي سياسي ناشي از آن را تقويت كند.
  علي‌رغم اشتراكات ارزشي موجود در مذاهب، اهميت پاسخ دادن به تعامل ميان دموكراسي‌هاي غربي با كشورهاي اسلامي به سرعت رو به افزايش است.به همين دليل تنظيم روابطبا كشورهاياسلامي و مسلمانان يكي از مهمترين چالش‌هاي راهبردي انگليس و جهان غرب در آينده خواهد بود...» (11)
برخوردهاي غيرقانوني و غيردموكراتيك با گروه‌ها و مراكز و مظاهر اسلامي ـ از جمله غيرقانوني اعلام كردن حجاب در چند كشور اروپايي و محدوديت‌هاي فوق‌العاده براي تمامي مسلمان و مراكز آنان در آمريكا ـ نمودي از نگراني‌هاي غرب در اين زمينه مي‌باشد. اگرچه تاكنون نتوانسته‌اند در كنترل اين جريان توفيق داشته باشند، اما همچنان به تشديد تبليغات بر ضد اسلام، مسلمانان و ايران مي‌پردازند. از اين رو قرن 21 را بعضي دوران ظهور قدرت فكري و معنوي اسلام و مقابله با سلطه‌ي فرهنگي و ارزشي غرب مي‌دانند. سرانجام پيام قرآن كريم است كه فرمود: يريدون ليطفئوا بافواهمم والله متم نوره ولو كره الكافرون. خواست دائمي كفار اين است كه نور خدا را با تبليغات و فريب‌هايشان خاموش كنند.در حالي كه اراده‌ي پرودگار اين است كه نور حق را گسترده و كامل كند، اگرچه كفار ناراحت و مخالف باشند. (12)

 

 

تعداد صفحات : 17

درباره ما
Profile Pic
اطلاعیه: از کلیه وبلاگ نویسان ارزشی عزیز که علاقه مند همکاری در اداره پایگاه اینترنتی بسیج های سنندج را دارند دعوت میکنیم ما را در هر چه بهتر شدن این سایت همیاری کنند. .............. رزمنده ای كـه در فـضای سایبر می جنـگی بـرای فـشردن كلیدهای كامپیوتر وضـو بگیر و بـا نیـت قربه الی الله مطلب بنویس.بدانكه تو مصداق و مارَمَیت اِذ رَمَیت ... هستی .تو در شبهای تـاریك جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور میكنی مراقب باش،به شهدا تمسك كن بصیرتت را بالا ببر كه تركش نخوری...رابطه خودت را با خدا زیاد كن...با اهل بیت یكی شو و در این راه گوش به فرمان آنها باش. .............. *افـــتــخـارات وبــــلاگــ* افتــخاری جـــز خـــدمت نداریــــم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 153
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 52
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 67
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 341
  • بازدید سال : 5,598
  • بازدید کلی : 107,842
  • بنر و هدر صلواتی

    با سلام خدمت وبلاگ نویسان و مخاطبان همیشگی سایت "آسمان بسیج"

    به منظور پاسداشت زحمات وبلاگ نویسان در فضای مجازی در نظر داریم به وبلاگ نویسان فعال در سایت بسیج های سنندج هدر و بنر رایگان ارائه دهیم.

    برای این منظور کافی است سفارش خود همراه با مشخصات کامل(آدرس وبلاگ/اندازه/جملات و رنگ بندی درون طرح) به ایمیل [email protected] ارسال نمائید.