loading...
اسمان بسیج
خسرو محمدزاده بازدید : 361 شنبه 20 دی 1393 نظرات (0)

مادر عزیزم! وصیت بنده گنهکار این است که در موقع شهادت فرزندت، حماسه بیافرینی؛ نه اینکه گریه و زاری کنی. چون گریه و زاری شما باعث سوءاستفاده ضد انقلاب خواهد شد... خود می دانی که همه باید به دنیای آخرت سفر کنیم. پس بگذار مرگ ما، شهادت در راه خدا، اسلام، امام و جمهوری اسلامی باشد. باید در شهادت من به درگاه خداوند شکرگزاری کنی و خوشحال باشی که سعادت شهادت را نصیب فرزندت کرده است.

به گزارش پیشمرگ روح الله، معلم شهید مولود منبری در روز اول مردادماه سال 1343 در روستای ورمهنگ از توابع شهرستان کامیاران دیده به جهان گشود. پدری کشاورز و سخت کوش داشت و مولود از همان سنین نوجوانی در کنار درس، به پدرش کمک می کرد. مولود دوره دبستان را در زادگاهش طی کرد و برای ادامه تحصیل به شهر کامیاران عزیمت کرد. وی در شهر برای تأمین مخارج زندگی کار می کرد.

شهید منبری با آغاز جنگ تحمیلی به جرگه بسیجیان پیوست و سال اول دبیرستان بود که عازم جبهه جنوب شد. او در عملیات خیبر که در زمستان سال 1362 در خطوط دفاعی جنوب علیه نیروهای بعثی اجرا می شد، بر اثر بمباران شیمیایی دشمن مجروح و عازم بیمارستان شد. مولود در سال های دفاع مقدس، ضمن شرکت در عملیات جنگی، تحصیلش را نیز ادامه داد و دیپلمش را در رشته اقتصاد اخذ نمود. پس از این دوره ازدواج کرد، که حاصل این سنت حسنه پسری است که از این شهید بزرگوار به یادگار مانده است.

از ویژگی اخلاقی شهید منبری، دلسوزی اش برای مردم و خانواده اش بود و اطرافیان را به خوبی توصیه و از بدی ها نهی می کرد. از خصائل بارز شهید باید به ایستادگی اش در برابر ظلم و برخورد با ظالم اشاره نمود. نمونه این ویژگی در کردستان و در برابر گروهک های ضد انقلاب بود و شهید منبری، بدون واهمه و ملاحظه، چهره واقعی آنان را برای مردم افشا می کرد.

شهید منبری دوران خدمت سربازی اش را به عنوان سرباز معلم در روستاهای دور افتاده کردستان گذراند و در این مدت خدمات زیادی از خود به یادگار گذاشت. حضورش در عرصه تعلیم و تربیت، مانع حضور وی در جبهه های حق علیه باطل نشد.

ایشان در تاریخ نوزدهم تیرماه سال 1365 در حالیکه عازم جبهه بود، بر اثر تصادف در محور کامیاران ـ کرمانشاه به شرف شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در روستای زادگاهش به خاک سپرده شد. در فرازی از وصیت نامه شهید منبری آمده است: «از خداوند منان خواهانم که سعادت شهادت را به من عنایت کند. مردم غیور و همیشه در صحنه کامیاران، حماسه رزمندگان اسلام را ببینید که علیه کافران بعثی می جنگند و آنها را به یاری خداوند تارو مار می کنند...».

شهید در بخشی دیگر از وصیت نامه اش خطاب به مادرش می گوید: «مادر عزیزم! وصیت بنده گنهکار این است که در موقع شهادت فرزندت، حماسه بیافرینی. نه اینکه گریه و زاری کنی. چون گریه و زاری شما باعث سوءاستفاده ضد انقلاب خواهد شد... خود می دانی که همه باید به دنیای آخرت سفر کنیم. پس بگذار مرگ ما، شهادت در راه خدا، اسلام، امام و جمهوری اسلامی باشد. باید در شهادت من به درگاه خداوند شکرگزاری کنی و خوشحال باشی که سعادت شهادت را نصیب فرزندت کرده است...».

کفن شهادت

زمانی که برای زیارت بیت الله عازم مکه بودیم، قبل از آن برای شرکت در کلاس توجیهی مناسک حج، به سنندج رفتیم. چون که قرار بود بعد از کلاس های توجیهی عازم شویم، مولود هم برای بدرقه ما به سنندج آمده بود. یک شب در مسجد هاجر خاتون ماندیم و نسبت به اعمال حج توجیه شدیم.

پس از اتمام کلاس ها، وسائل اضافی ام را به مولود دادم که با خود به کامیاران برگرداند. موقع سوار شدن به اتوبوس، پسرم صدایم زد و گفت: پدر! خواهش از شما دارم. گفتم چه خواهشی؟ بگو! گفت: برایم از مکه، کفنی تهیه کن و آن را با آب زمزم تبرک کن. باور کنید همین که درخواستش را شنیدم، اشک از چشمانم سرازیر شد. گفتم: پسرم من توان اینکه کفنی را برای فرزندم تهیه کنم را ندارم. این درخواست را از من نداشته باش. خلاصه هرچه گفتم او حرف خودش را می زد. از بس که اصرار کرد، راضی شدم و قول کفن را به او دادم.

مراسم حج که تمام شد، طبق قولی که داده بودم، کفن مولود را از مکه خریدم و با آب زمزم متبرکش کردم. به خانه هم که برگشتم چشمش به دستهایم بود که سوغاتی اش را به او بدهم. انگار می دانست که شهید خواهد شد. بعد از شهادت مولود، پیکرش را با همان کفن پوشاندیم و به خاک سپردیم(حاج امان الله منبری ـ پدر شهید).

اعزام بعدی

 در مدت زمان دوستی ام با شهید منبری، هرگز او را گرفته و ناراحت ندیده بودم. شهید همیشه چهره ای گشاده و بشاش داشت و اگر یک وقت از چیزی ناراحت بود، آنرا بروز نمی داد و سعی می کرد در برخودر با دیگران، غصه اش را پنهان کند. ولی در طول این مدت، یک بار او را ناراحت دیدم و آن هم اوایل بهار 65 بود که به همراه مجموعه ای از همکاران فرهنگی، از کامیارن عازم جبهه بودیم. مولود خودش هم برای رفتن به جبهه ثبت نام کرده بود، ولی روز اعزام نمی دانم چرا خودش را دیر به کاروان رساند. موقعی که رسید ماشین ها در حال حرکت بودند. با عجله خودش را به ماشین رساند و جلو ماشین را گرفت. پیاده شدم تا ببینم چه مشکلی برایش پیش آمده. در حالیکه اشک در چشمش حلقه زده بود رو به من کرد و گفت: حشمت! من نتوانستم با شما بیایم. مشکلی برایم پیش آمده، ولی با اولین اعزام بعدی خودم را به شما می رسانم.

خلاصه ما بدون مولود به جبهه رفتیم و بعد از سه ماه که از جبهه برگشتیم، مولود خودش را برای اعزام آماده می کرد. تیر ماه سال 65 که در حال رفتن به مناطق عملیاتی بود که در بین راه، ماشینشان دچار سانحه شد و دوست و همکار عزیزمان ـ مولد منبری ـ به شهادت رسید(آقای حشمت رحمان پناه ـ دوست شهید).

منبع:پیشمرگ روح الله

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
اطلاعیه: از کلیه وبلاگ نویسان ارزشی عزیز که علاقه مند همکاری در اداره پایگاه اینترنتی بسیج های سنندج را دارند دعوت میکنیم ما را در هر چه بهتر شدن این سایت همیاری کنند. .............. رزمنده ای كـه در فـضای سایبر می جنـگی بـرای فـشردن كلیدهای كامپیوتر وضـو بگیر و بـا نیـت قربه الی الله مطلب بنویس.بدانكه تو مصداق و مارَمَیت اِذ رَمَیت ... هستی .تو در شبهای تـاریك جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور میكنی مراقب باش،به شهدا تمسك كن بصیرتت را بالا ببر كه تركش نخوری...رابطه خودت را با خدا زیاد كن...با اهل بیت یكی شو و در این راه گوش به فرمان آنها باش. .............. *افـــتــخـارات وبــــلاگــ* افتــخاری جـــز خـــدمت نداریــــم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 153
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 89
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 123
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 123
  • بازدید ماه : 397
  • بازدید سال : 5,654
  • بازدید کلی : 107,898
  • بنر و هدر صلواتی

    با سلام خدمت وبلاگ نویسان و مخاطبان همیشگی سایت "آسمان بسیج"

    به منظور پاسداشت زحمات وبلاگ نویسان در فضای مجازی در نظر داریم به وبلاگ نویسان فعال در سایت بسیج های سنندج هدر و بنر رایگان ارائه دهیم.

    برای این منظور کافی است سفارش خود همراه با مشخصات کامل(آدرس وبلاگ/اندازه/جملات و رنگ بندی درون طرح) به ایمیل [email protected] ارسال نمائید.